امروز مثل خیلی از روزا حالم گرفته بود
گیرنده های غمم‌به شدت فعال بودن و شاخکاشون هی تکون میخورد
تو کلاس کاراته خودمو تنها میدیدم
انگار دیگه جزئی‌از اونا‌نیستم!
تو کلاس زبان تنهاتر
معلمی که بینهایت باشعوره
بچه هایی که بینهایت دوسداشتی و دوست
اما انگار من متعلق به اون جمع نبودم و نیستم
و تمام مدت به این فکرمیکردم من بین این آدما چیکار میکنم!
خیلی دلم میخواست دفترطراحیمو برمیداشتم و خودمو میرسوندم به پناهگاه امنم!
اون آهنگ فوق العاده ای که فضای کلاس رو پر میکنه
اون میز پهن چوبی
چهارپایه های آهنی
صندلی های رنگی
نقاشی های خیره کننده روی دیوار
بچه هایی که با صدای بلند باهم حرف‌میزنند
صدای کشیده شدن مداد روی کاغذ
حتی اون آب سرد کنه کنار در
خودمو میرسوندم به این جزئیات دوسداشتنی پناهگاهم تا زندگیم فرصت کنه قشنگ تر شه!
میرسوندم به استادم که منو دوست داره!تنها استادی که منو،خودِ منو دوست داره!
که بشینه کنارم و برام گلدون و خرس و کوزه و بقالی بکشه بعد دفترمو یه ورق بزنه و تو صفحه ی کاهی نو بنویسه:
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است...
مریــــ ـــــم شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۴ ب.ظ
بهارنارنج :):
۵ آبان ۹۷، ۲۰:۵۷
منم چندروزه...
منتهی من نمیدونم گوشه امنم کجاست:)فک کنم ندارم
خب باید بگم تو اوضاعت از من بدتره
مرتضا دِ:
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۰۰
این استاد خیلی باید ماه باشه
قدرش رو بدون
خیلی خیلی اتفاقی دوست داییم از کار در اومد
دایی که عاشقانه دوسش داشتم و عاشقانه دوسم داشت
نسر ین :
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۰۱
چقدر با این جمله غمگین شدم
من بین این آدم ها چیکار میکنم؟
جمله ای که خیلی وقت ها از خودم می پرسم و جوابی براش نمی یابم!
جایی که فکرمیکنی برای تو نیست و با
آدمهایی که هیچ شباهتی بهت ندارن...
پرستش ^_^ :
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۰۶
اگه بگم حوصله ندارم ...
یه چیزی تو اوضاع تو ام ...
من اگه خودمو به خودم وا بذارم هیچوقت حوصله ی هیچ کاری ندارم
تسنیم :
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۰۹
کلاس نقاشی هم بد فکری نیست 🤔 تا حالا بهش فکر نکرده بودم.
یعنی می‌تونن از یه بی‌استعداد، پیکاسویی داوینچی‌ای چیزی دربیارن؟
من بهت پیشنهاد میکنم حتما حتما بهش فکرکنی!
و بهت قول میدم اگه بی استعداد ترین آدم هم باشی هیچوقت پشیمون نمیشی از وقتی که برای نقاشی گذاشتی!
واران ..:
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۳۰
به به :)
چه خط زیبایی ^__^
الان این هنر استادست یا هنر خودت ؟:))
+
استاد خانمه دیگه ؟:دی
یا شایدم آقا ؟:)))):دی
مریمممممم سلام
خوشحالم که هستی و مینویسی :**
سلام واران
چاکرم
قطعا استادم!
معین برای تولدم وعده ی خرچنگ قورباغه ی گاج بهم داده!
من فقط یه استاد زن داشتم که دوسم داشت اونم عروس شد حامله شد و دیگه ندیدمش :)
آلاء ..:
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۴۷
گوشه امن من کنار مزار یه شهیده که جدیدا باهاش قهرم و نمیرم پیشش
دلمم برای کلاس نقاشیم تنگ شده:'(
اخرین بار شهریه یک ماهمم دادم و نرفتم
یاد شهریه افتادم و چهارستون بدنم لرزید
:|
فاطمه م_:
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۴۹
چقد خوش‌خط ^_^ [چشم قلبی]
من صد سال پیش یه تابستون یه ذره خطاطی یاد گرفتم، ولش کردم. چرا نمیرم سراغش دوباره؟ :(((
عالیه عالی!
بیا برو سراغش!
احساس میکنم فقط تو کلاس نقاشیه که دارم زندگی میکنم!
صبورا کرمی:
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۵۳
خواهر جان چقدر اون خط ها زیبا هستند.
تمام وجودم قلب قلبی شد 😍😍
برو جایی بین کسایی که پیششون حالت خوبه
بله!
من تمامن چشم و قلب شده بودم اون لحظه!
باید این جاهایی که میگی رو کشف کنم!
فاطمه م_:
۵ آبان ۹۷، ۲۱:۵۴
مامانم از تابستون هی بهم میگه بیا برو یه کلاس هنری :( هی گوش نمیدم :( واقعا چیز حال‌خوب‌کنیه. دمت گرم :-*
حالا مامان من!
هی بهم میگه این نقاشی به چه درد تو میخوره!
قدر بدون و با خیال راحت برو دنبالش!
فاطمه م_:
۵ آبان ۹۷، ۲۲:۰۶
آخه فک کنم من تو تابستون خیلی رو اصابشون بودم :دی
چشم چشم :)
:))
خب پس!
میخواستن جلو چشم نباشی!
آشنای غریب:
۵ آبان ۹۷، ۲۲:۳۱
خیلی دوست دارم یه سفر زیارتی داشته باشم
دو هفته از محل کار ،خونه ، زندگی ، مشکلات و ... خیلی چیز ها دور باشم
محل امن من ، حَرَمه
محل امن دوریه!
پسرا که تو یهو گذاشتن و رفتن دستشون باز تره
مگه قراره چقد زندگی کنیم که این همه کار کنیم و کار
برو
رهایی بخش:
۵ آبان ۹۷، ۲۳:۱۱
از وقتی بینیت شکست :(
متنهات بهم حس طنز تلخ میدن
امیدوارم خوب شی
خوب شدنی که خودت دوست داری
:)
تقریبا تمام امروز به اون روز فکرمیکنم
سرکار
کلاس کاراته
کلاس زبان
تو تاکسی
وقتی پیش هانیه و مهدی نشسته بودم و کلمپه میخوردم
حتی وقتی خانم شمس الدین پارک دوبل رو یادم میداد
نمیدونم چیه اون روز منو سنجاق کرده به خودش!
خودم تغییر محسوس نچسبی تو پستام حس میکنم.
هلما ...:
۵ آبان ۹۷، ۲۳:۱۹
خطت چه خووووووووووبه.!!
بابا خط استادمه!
من اگه این خطو داشتم الان اینجا بودم؟؟؟
آشنای غریب:
۵ آبان ۹۷، ۲۳:۱۹
میخوام از صاحب مغازه اجازه بگیرم
منتها اون به مدت دو هفته اجازه نمیده
هر وقت گفتم ، گفته برو
حتی خودش تقویم رو نگاه میکنه میگه مثلا فلان روز تعطیلی داریم میتونی سه چهار روز بری
و من خجالت میکشم بگم 3-4 روز برام کافی نیست
چون قبلا بهم گفته این روز ها که مشتری نیس تو هم بزاری بری من تنهایی حوصلم سر میره
دوهفتهههههه؟؟؟؟؟؟؟
کارو زندگیتو ۲ هفتههههه میخوای تعطیل کنی؟
بیخیال عامو
همون ۳ روز ۴ روز برو
اینجوری به این زودیا نمیتونی بری
یکی از دلایلی که کم مشهد میرم و کم میمونم برای اینه میخوام همیشه اون حس اشتیاق و سیر نشدنه باهام بمونه!
البته اینکه دعوت نمیشم که برم و پولشو ندارم که بیشتر بمونم هم بی تاثیر نیست!
دیوانه ...:
۵ آبان ۹۷، ۲۳:۳۴
چقد خط بالاییه خوبه :)))
میبینی؟
مردم چه هنرا دارن!
هلما ...:
۶ آبان ۹۷، ۰۰:۴۵
میگمااااااا!!
:|
ینی اینقد به قیافم نمیاد
جناب منزوی:
۶ آبان ۹۷، ۰۱:۱۸
پناهگاه امن، خیلی وقته نرفتم طرفش
آره برای من هم پیش میاد در کنار جمعی باشم و با خودم میگم اینجا چیکار میکنم
نمی دونم جریان چیه، شاید خودم رو دست کم میگیرم
از کارهاتون بذارید :)
اره واقعا
شاید یکی از دلایلش این باشه که خودمونو دست کم میگیریم
حتما حتما
فرشته ...:
۶ آبان ۹۷، ۰۵:۰۶
یه لحظه فکر کردم خط بالایی خط خودته پایینی خط استادت، خواستم بگم یه امضا بده :))
من یه نقاشی چند ماه پیش کشیدم، چندماهه رنگ کردنش رو نصفه ول کردم دیگه خودت بدون اوضاع چقدر فاجعه است:/
+فکر کنم این سئوالیه که گاهی خیلی‌هامون از خودمون می‌پرسیم، من اینجا چکار میکنم؟ من خیلی وقت‌ها(حتی دیروز) اهنگ فصل زرد زندوکیلی رو می‌شنوم که میگه"... از اینجا می‌روم، اینجا کسی آیینه باور نیست..."
از این فکرای دور از ذهن نکن دیگه
:دی
قبول دارم رنگ کردن حوصله میخواد
اونم زیااااد
تازه میتونی بری لب ساحل و گوشش کنی
محبوبه شب:
۶ آبان ۹۷، ۰۷:۰۷
مریم!
تو میری کلاس نقاشی یا خطاطی؟
الان این دو تا تصویر میگن میری خطاطی، اما متوجه اون رنگای وسط هنر خطاطی نمیشم!
نقاشی!
اما کلاس که تموم میشه استادم خطاطی میکنه برامون
فکرکنم یه سبک باشه
نپرسیدم ازش
serek Khatoon:
۷ آبان ۹۷، ۰۰:۵۲
نقاشی به نظرم هنر نیست عشقه...عشق...
درود بر کامنتت
خب باید بگم تو اوضاعت از من بدتره
