15سال بعد من،منم!

تا حالا به این فکر کردی که 15 سال دیگه تو کی؟ در چه جایگاهی هستی؟ باچه کسی هستی؟ درچه سطح مالی و فرهنگی هستی؟

اصلا بیخیال فکر تو ارزوت چیه ؟ دوست داری 15 سال دیگه چی باشی؟

برام بنویس :)


در سن 37 سالگی مادر 5تا بچم

به اسم های 

مهرداد

محمد

کسرا

مَهدی

لیلی

مهرداد باید نقاش شه

محمد موسیقی دان

کسرا نویسنده

مهدی خبرنگار

و لیلی مهندس

غذاهای خوشمزه درست میکنم

و بچه های مودب و تمیزی دارم

با همسرم تمام ایرانو گشتیم

تو سالهای گذشته به مصر و ایتالیا سفر کردیم 

تو نیل شنا کردم

کنار خوفو و خفرع و منقرع(کل سوم دبیرستان من به حفظ کردن اسم اهرام ثلاثه مصر سپری شد :|) همسرمو در اغوش کشیدم و عکس گرفتیم

:|

توی خیابونای ونیز پارو زدم

در حالی که 15 دقیقه به تابلوی شام اخر لئوناردو خیره شده بودم بستنی ایتالیایی لیس میزدم

با دوچرخه به سن پیتر و  اکثر کلیساهای معروف میلان و... که الان اسمشونو یادم نیست رفتم و از اون همه شگفتی به وجد اومدم

دست در دست اقامون فلورانس و قدم زدیم

و چون هردوتامون ارادت خاصی به پیتزا داریم سعی کردیم به ناپل بریم و از پیتزاهای اونجا بخوریم اما چون وقت نداشتیم همون میلان خوردیم

یه دفه هم فلورانس 

:)

 الان دیگه لیلی  به سن 7 سالگی رسیده

بچه هارو میسپاریم دست مادرشوهر و پدرشوهرم و دوتایی میریم طرف جنگلای امازون


گل فروشی رو هم میسپارم دست داداشم تا هر روز بهش سر بزنه و تاکید میکنم سرماه حقوق کارگرا رو حتما بده 

 به گلخونه هم سر بزنه و به مهندس اونجا یاداوری کنه که حتما اوایل زمستون هیومیک کاکتوسارو بده و اصلاح کننده گل هارو

کلیدای خونه رو هم میسپارم دست برادر شوهرم تا هم به گلا و باغچه اب بده و هم بچه ها چیزی نیاز داشتن بیاد از خونه ببره

(میبینین چه مامان و گلفروش خوبی هستم؟)

راستی ماشینامونم پاترول و جیپِ

بلاخره چون سفر زیاد میریم نیاز میشه

:|


متوهمم خودتونین

:|

دیوانه ...:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۰:۳۳

اون خوفو خفرع و منکورع هست خااانم :|

هیچ وقت این سه تا یادم نمیرن لامذهبا 
آخرشم اینو ضمیمش کن 
وقتی میریم از زندان گوانتانامو هم دیداری داشته باشیم بر اثر سفر طولانی میمیریم 
پایان 

عجب پایان خوبی داشتین مریم بانو خدا رحمتتون کنه 
:|


:|
اولا میدونم منکورع هست
اما یادمه معلم تاریخ چهارم دبیرستانم میگفت منقرع درستش هست
:/
دوما هیچوقت یه ادبیات خونده ای رو نخواه که ضایع کنی
://


به زندان گوانتانامو فکر نکرده بودم
ممنون از پیشنهاد خوبت
:/
محمد بحری:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۰:۴۰

پنج تا بچه یه کم زیاد نیست؟


نه
:|
دیوانه ...:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۰:۴۲

معلم چهارم دبیرستانتون هم قرین رحمت :)))

ادبیات خووونده :| منکورع تو تاریخ نبود مگ?! :|


:))
چرا منکورع تو پاورتی کتاب سوم دبیرستان بود
اما منقرع خودشون میگن
عصن من رفتم مصر یاتو؟؟
من بهتر میدونم یا تو؟
دیوانه ...:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۰:۴۵

:|

من که گفتم افق انتهای راهرو سمت چپه :|


:|
شما بیشتر نیاز داری
سلام منو به مادر زن پسرخالت برسون
|:
دُچـــ ــــار:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۰:۴۵

بزرگ شو :)

با جیپ خیلی موافقم :)


دیگه از این بزرگتر ؟؟


اره ،
زندگی را دوست دارم اما جیپ را بیشتر

سام نجفی نیا:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۰۲

چه جالب انگیز


:)
علی آقا:):
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۰۵

موفق باشی....................









لطفاًکمی واقع گیرانه ترباش..........


:|
چرا اخه؟
کجاش مغایرت داشت با واقعیت؟
سکوت محض:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۰۵

هرچند دید کوتاهی بود
اما قشنگ و جالب
مخصوصا 5 بچه که نشون میده از بعضی دخترای غرب زده امروزی متفاوت ترید


:|
کجاش کوتاه بود
|:
خیلی ممنون
الف سین:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۱۱

من 15 سال دیگه خواستگار لیلی ام


لیلی 7سالشه اون موقع عامو
|:
علی آقا:):
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۱۳

نه منظورم این بودکه یکم بهترنگری کنید

خودتون میدونید......


این ته بهتر نگری من بود خو
:|
 ته ارزوهام
|:

الف سین:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۱۶

سن و سال مهم نیس. مهم اینه که ما با هم تفاهم داریم :/


:|
ینی منو تو که میشیم داماد مادر زن؟
یا لیلی و تو؟

علی آقا:):
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۱۶

باباتوخودت روبه کمترین چیزهاوفق دادی

خودت که بهتربایدبدونی،که سلیقه من باتومتفاوته

نبایدسلیقه ام رابهت تحمیل کنم:(


اهااااا

بله بله

ارزوهام این شکلیه دیگه
:)
 راستی سلام منو به گل پسرو گل دخترت برسون

دیوانه ...:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۱۷

آقایون بلاگری 

اون بخش از به آغوش کشیدن رو نخونن 
#سانسور
:|


:))
چشه مگه؟
شوهرمه هااا
پدر بچه هامه ناسلامتی

Hossein MK:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۱:۵۱

خیلیم عالی

موفق باشید تو این راه


ممنونم
سکوت محض:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۲:۱۰

انتهای هدف و آرزوهاتون
در حد یک دنیاگرایی سادست
وسعتش بدید
خیلی بیشتر


:|
ینی باید معنوی گرایی هم میکردم؟
خب فکر یه کلبه چوبی وسط یه جنگل و کنار یه رودخونه پر از ماهی هم کردم تو بهشت
:دی
آقای دیوار نویس:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۲:۱۷

:)) پنج چه خونه باصفایی بشه :) بچه عالیه مخصوصا اگه دختر باشه :)

جنگ های امازون :|  مواظب باشین ببری چیزی نیاد بخوردتون :||


فکر میکنم کنار همون ابشار نیاگارا جان به جان افرین تسلیم شم از خوشی
:|


سکوت محض:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۲:۲۳

نمیدونم چرا وقتی حرف از دنیا آخرت میشه میگن معنوی گرایی؟
مگه دنیا معنوی گرایی نداره؟
تو همین دنیا باید کاری بزرگی کرد که آرزوهاتون میتومنه کوچیک ترینش باشه براتون
موفق باشید


بذار یه کم فکر کنم
اوووم
چرا خب
داره

منظورت اینه ارمانی فکرکنم؟
به فکر نجات بشریت باشم؟
به فکر پنگوئنایی باشم که قراره در اثر اب شدن یخ های قطبی متوفا شن؟
یا به فکر کودکان کار باشم؟
ینی منظورت اینه خودخواهم؟

سکوت محض:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۲:۳۵

شکی نیست که خود خواهیم همه
غافل اندر این موضوع که سر راهیم همه

بیخیال

اگر حسی بود
و اگر آمد به قلم جانی باز
مینگارم در صفحه نقاشی وبلاگم


خب نگو بی خیال
میای منو ارزوهامو با خاک یکسان میکنی
شک خودخواه بودنو و بی دغدغه بودنو میندازی به جونم
بعد میگی بیخیال
:|

اگه این حستون اومد منم خبر کنید
هلما ...:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۴:۲۲

:))

خیلی خوبه خیلی :)
مریم من از بچگی یه زندگی تخیلی تو ذهنم دارم، این شبا تو یه جای خوب خوبشم ولی نمیتونم عمومی بگم کجاشم. :))


وای من عاشقتم هلما
:)))
هلما ...:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۴:۳۷

دل به دل راه داره خب :))



:))

پـرهـ امـ:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۴:۴۶

فقط همون قسمت ۵ تا بچه :| :دی تا ۴ تاشو رفته بودم من اما ۵ تا :-؟  همم.. فکر بدی نیست :| :-؟ 


بنظرم ارزش فکرکردن داره
:))
آقای سر به هوا(o_0):
۲۶ مهر ۹۶، ۱۵:۰۰

تو شغلها به پسرها ظلم نیست؟

جالب بود،


نه
:|
ینی هست؟
آقای سر به هوا(o_0):
۲۶ مهر ۹۶، ۱۵:۰۸

اره خب،

ازرمنم تد همین مایه هاست
بخصوص قسمت بچه ها
۵تاکم نیست به نظرت؟


:|

کمه؟
نه دیگه،بسه،توماشبن جاشون نمیشه دیگه
Va hid:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۵:۳۰

چه ارزوهاییی


:|
حصار آسمان:
۲۶ مهر ۹۶، ۱۹:۳۹

فکر میکنم 15 سال دیگه یه فرد با وقار تر، نجیب تر، ساکت تر، مدبر تر، عاشق تر، با احترام تر و شوخ طبع تر خواهم بود

آرزوم خوب بودنه و اینکه به قول جومونگ هدف والا رو پیدا کرده باشم :)))


:)
چه ارزوی خوبی
ارزوی شما از این ارزو معنویاست
:دی
اسمان ***:
۲۶ مهر ۹۶، ۲۱:۴۵

وای مریم خیلی خوبی ...مردم ازخنده:)))

قربون دستت اون محمدتو واسه من کناربزار:) 
 هرچی باشه اشنا هس  شغلش هم که میپسندم اخلاقشم به مریم میره حله دیگه ...:)))


:)
باشه
فقط کی میای میبری؟
اخه مشتری پاش نشسته
ف.ع ‏ ‏‏ ‏:
۲۶ مهر ۹۶، ۲۲:۰۲

شما که میخواید بچه هاتونو بسپارید به بقیه برید دور دور چرا پنج تا واقعا؟ D:


:|
کمه؟
زیاد ترش کنم؟
:))
هویجوری :):
۲۶ مهر ۹۶، ۲۲:۵۸

خخخخ ...؟5تا؟؟؟چه خبره؟؟مهد کودک مگه میخوای باز کنی؟؟:)))

با این همه بچه که نمیشه رفت مسافرت...در کل شیرین بود و منو یاد پزشک دهکده انداخت:) بی خیالی مادر خانواده توش موج میزد:))بچه ها رو ول نکن به آمون خدا:/


شاید،کسی چه میدونه
:)
امون خدا که خوبه
:دی
شاتوت (Lilac):
۲۷ مهر ۹۶، ۰۲:۳۳

مریم :|  متاسفانه در این مورد تفاهم نداریم :)))))

 من هرچی تصور میکنم احساسم اینو بهم میگه که پانزده سال بعد نه ازدواج کردم نه بچه دار شدم تنها برای خودم خوش میگذرونم :))
آقا این پستت خیلی خوب بود خخخخ :)))


:))
این وضعی من میبینم سال اینده مث همین موقع بچه دومتو حامله ای
:دی
علیـ ــر ضــا:
۲۷ مهر ۹۶، ۲۱:۴۷

چه مغزی 😐😐 

حسودیمان شد 😐 لیلی عروس ماست 😂😂😂


لیلی رو شوورش دادیم رفت
:))
نیــ روانا:
۲۷ مهر ۹۶، ۲۳:۲۹

عاااالی بود

من انتظار داشتم دوستان بیان بگن ۱۵ سال بعد خودشون چه کردن و کجان ولی همه ۱۵ سال بعدی تو رو تحلیل کردن 😀
همین که نوشتیشون ی قدم بزرگ برای جذبشونه ^_^
من ۱۵ سال بعد احتمالا در  شرف مادر شوور شدنم
چه مادرشوهری بشم من
خوش به حال عروسم
کوفتش بشم ایشالا 😀😀👄


فکرکنم از اون مادرشوورایی میشی که پسرت و عروستو هی اوصیکم به پیاده روی میکنی
:))
فردا رو بخواب بنظرم

واران ...:
۲۸ مهر ۹۶، ۰۲:۱۴

سلام 

شک نکن به همه اینایی که گفتی میرسی به امید خدا !!
فقط بچه هات یک در میون اسم هاشون صحیحه :))


+
من ۱۵ سال دیگه احتمالا یه ماشین خارجی دارم :دی :))


سلام
انشاالله
چرا خب؟


  فقط یکی؟؟
:)
علیـ ــر ضــا:
۲۸ مهر ۹۶، ۰۸:۰۶

ندادین که هنوز تجدید نظر بفرمایید


قربون بچم برم که هنوز به دنیا نیمده این همه هواخواه داره
:)
___ سلوچ:
۲۸ مهر ۹۶، ۱۰:۱۸

آره واقعا هردوتامون ارادت خاصی به پیتزا داریم :))

بیا پنج تا بچه نداشته باشیم. زیادن :/


چه تفاهمی
:|
بچهام خط قرمزم هستن
:|
واران ...:
۲۸ مهر ۹۶، ۱۱:۵۳

سلام 

چون هیچ زنی تو تاریخ تابحال موفق نشده اسم کل بچه هاش رو خودش به تنهایی انتخاب کنه 😉😁😀😀
چون یا مادرش انتخاب میکنه یا مادر شوهر پدر شوهرش سهیم میشن تو اسامی بعدی یا همسرش :)))
یا یک نفر دیگه کلا این یکی ثبت نشده که یه خانم  بتونه اسم همه بچه هاش رو خودش انتخاب کنه مگه یک این داستان برای شما پیش بیاد و ثبتش کنی 😉😁‌
دو وقتی جناب همسر و خانواده اش اومد خواستگاریتون این چیزا رو اول بسم الله باهاش در میون بذاری 😉😀😀


+
فعلا یه ماشین خارجی بقیه اش شاید ایرانی باشه ولی منم یکی از آرزوهام اینکه یه جیپ داشته باشم و برم کوه باهاش :))


مامان من:|


یکی از شرایط ازدواجمه عصن
:|
پدرشوهررررررررر اسم بچه منو انتخاب کنههههههه
:|
نه ،نه
امکان نداره
پدرشوهر و مادرشوهر من ادمای با شعوری هستن

جیپ خوبه،خیلی
:)
🍁 غزاله زند:
۲۹ مهر ۹۶، ۰۰:۱۷

بلاخره هر کس رویایی داره :)  این هم حس و‌حال خودش رو داره :) 

۱۵ سال دیگه باید از همین الان بسازیم ;) 


:)
اوهوم دقیقا
علیرضا امیدیان نسب:
۲۹ مهر ۹۶، ۰۸:۱۸

خخخخ چه جالب

حالا چرا چهارتا پسر یه دختر اون چه گناهی کرده


:|
مشخص نیست؟
که پسر بیشتر دوست دارم
Aramam .F:
۲۹ مهر ۹۶، ۰۹:۵۷

چه زندگی خوشگلی قراره بسازی:)

امیدوارم همه چی مطابق میلت پیش بره:)


:))
منم امیدوارم
ستــ ـاره:
۲ آبان ۹۶، ۱۳:۳۷

خب تیک خصوصی نداری چکار کنم :دی

خودت حذفش کن 


:))))
 حذف شد

محمدحسین:
۲ آبان ۹۶، ۱۴:۲۳

خیلی خوبه خیلی عاااااااااالی

فقط بهتره که شغل بچه هاتو بهشون تحمیل نکنی :/


:)
من مادر خودخواهی خواهم بود
یک بلاگر:
۲ آبان ۹۶، ۱۴:۳۵

چه جالب . من همیشه دوست داشتم یک پاترول داشته باشم .. جیپ نه ولی پاترول خیلی خوبه . صندوق عقب جادار داره و خیلی عالیه اگه فوق اپشن باشه . 

آرزوهای قشنگی بود . خدا در آینده بچه هایت را برایت نگه دار باشه


ممنون
خدا به شماهم پاترول عنایت فرماید
:)
فرشته ...:
۱۲ آبان ۹۶، ۱۴:۱۰

خوشم میاد که تا ته تهش هم فکر کردیا، حتی نقش برادر شوهرت تو کارهات:))

خدا بچه هات رو برات نگه دار ان شاا... عروسی نوه هات:))


:))
بلاخره اونم وظیفه ای داره در قبال داداش بزرگترش


MIS _REIHANE:
۳۰ خرداد ۹۸، ۱۱:۱۳

من احتمالا 8 تا بچه دوس دارم ولی توی تربیتشون موندم.
امازون رو هم با موتور دوس دارم برم
و اینکه میرم میلان کلیسای سانتا ماریا درحالی که اهنگِ عسل ابی رو گوش میدم


امازون با موتور سخته یه کم
بااینحال هرجور صلاح خودته
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی