هی میکشم بالا
هی میاد پایین
با تمام‌وجودم میکشم بالا
ولی برعکس سریع تر‌میاد پایین
دماغمو میگم
نمیدونم سرماخوردم یا آلرژیه
هرچی هست از دیشب یه تنه یک جعبه دستمال کاغذی به آشغالای جهان اضافه کردم
جالب اینه همون سوراخی که شکسته خشکِ خشکِ و از اون یکی سوراخه که نشکسته هی آب میاد
قاعدتا باید اون نشتی میداد
مامانم میگه دلیل این‌همه آلرژی من به خاک،آفتاب، گل،بابونه، آویشن و کلا همه ی گیاهان معطر شیر خشکی بودنمه!
حتی دلیل اینکه با یه مشت بینیم میشکنه هم شیرخشکی بودنمه
یا آشفته بودنو بی خیال بودنم و کلا همه ی اخلاقای بد منو یا از عمه هام میدونه یا از شیرخشکِ نان!
یه جوری هم میگه چون تو شیرخشک خوردی که انگار خودم میخواستم یا خودم تو یک ماهگی تصمیم گرفتم مامانم دیگه شیر نداشته باشه و شیرخشک بریزه تو حلقم!
سر همین قضیه منکه تا اول دبیرستان ۳۱کیلو بودم با قد ۵۰ مامانم تصمیم میگره هرچی شیر گاو و گوسفند دم دستشه بریزه تو حلق دخترکش
همینطوری میشه که بابام ورشکست میشه و تا مدت ها دلیل ورشکستگیشو من میدونسته
اما خب شیر گاو تاثیر بسزایی در رشد طولی و عرضی من داشت
درسته بعد ورشکستگی بابام به فنا رفتیم اما حداقلش اینه من الان جز دخترای رعنا حساب میشم(الکی)
من حتی معتقدم بعضی اخلاقای غیر آدمیم نتیجه همین شیر گاو و گوسفند خوردنه!
از نظر مامان و خواهرم اینکه من میخوام کاراته رو ادامه بدم هم جزئی از گاو بودنمه
و با توضیح اینکه هر تصمیمی که میگیرم یه بهائی داره و اگه همه میخواستن با یه اتفاق جا بزنن هیچ آدمی موفق نبود دهن کج میکننو کله تکون میدن!
خواهش میکنم فکر نکنین فقط من خودمو گاو میدونم
یادمه یه بار که تو سلف نشسته و منتظر بودیم مهلا و وجیهه غذا شونو بگیرن تا ۶تا یی ۲تا استانبولی بخوریم میز کناری که یادشون رفته بود قاشق بیارن یکیشون با صدای بلند اظهار داشت چقد گاون و بقیه هم تصدیق کردن ،اون وسط منو فائزه بودیم که استانبولی قاطی سالاد شیرازی از بینی هامون زده بود بیرون و من الان به این نکته فکرمیکنم چه بینی خوبی داشتمو قدرشو ندونستم!
هیچ آدمی ذاتن گاو نیست فقط یکی مثل من که شیر گاو خورده انتخاب میکنه بعضی جاها گاو باشه
استاد اخلاقی که هر هفته یه روی جدید از شخصیت منو به جامعه کوچیک کلاس معرفی میکرد و منم با قضاوت هاش به ابعاد پنهان شخصیت اون پی میبردم
معتقد بود من از ۷سالگی به بعد با هیچ عروسکی بازی نکردم !و منم هیچ تلاشی نکردم که بگم حتی مدرک شخصیت شناسیت به درد ساختن موشک هم نمیخوره
منی که تا سال اول دبیرستان عروسکامو مجبور میکردم شبای قدر احیا نگه دارن و هنوزم بلند بلند باهاشون حرف میزنم(به ندرت) ترجیح دادم از یه جایی به بعد گاو باشم و فقط نگاش کنم و سر تکون بدم تا به خزعبلاتش ادامه بده
عاطفه چند وقت بود هی پی ام میفرستاد و تا میومدم ببینم پاک میکرد،بهش گفتم فحشم میدی که هی تند تند پاک میکنی؟!
گفت:میخوام دیگه مثل خودت شم، بیشعور شم
دیگه نمیخوام ادم باشم میخوام یه گاو شم عین تو
اون موقع بود که فهمیدم عاطفه هم ،با مامان و خواهرم هم عقیدست
در انتها من ترجیح میدم خودم گاو باشم ولی بقیه رو گاو فرض‌نکنم!
مریــــ ـــــم دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳ ق.ظ
بهارنارنج :):
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۱:۱۴
:)))تیکه کلام من گاوه:|هرکی میره رو اعصابم میگم گاو.ماشین بد میرن میگم گاو😁😁😁
یه چی میخواستم بگما یادم رفت
راستشو بگو چندبار تاحالا بهم گفتی گاو :|
یادت نیمد؟!
آقای مُرَّدَد:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۱:۲۷
آفرین. یه روزی میرسه که همه ی آدم میفهمن که خودشون باید گاو بشن و بقیه رو گاو فرض نکنن. اون روز روزیه که دچار کمبود یونجه و شبدر و علفیجات خواهیم بود. جنگ دیگه سر نفت و خاک و آب نیست سرِ پِهِنِ کی از همه بزرگتره ست.
همچنان برا پوزه ت (ببخشید) برا دماغت متاثرم. بیستم تمام اخبار تکواندو رو دنبال کردم. بلکه یکی از دماغت حرفی بزنه اما نزدند که نزدند گاو های الاغِ خر
بزن به سلامتی اون روز
:|
***نگوووو پوزه
بدم میاد از این لفظ
***تلکاندو چیه اخه
کجای قیافه ی من به تکواندو میخوره اخه
فرشته ...:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۲:۱۹
من همیشه عاشق نتیجه‌گیری‌هات بودم و هستم:)
اصلا تو نتیجه‌گیریت ضربه فنی میکنی:))
اونم عاشقه توعه
:|
میدونی هی میبینم دارم کش میدم یهو نتیجه رو مستقیم تو حلق مخاطب فرو میکنم
نسر ین :
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۳:۱۹
اینکه اینقدر خوب طنز می نویسی هم ربطی به شیر گاو خوردنت داره؟؟
مامانمم دقیقا همین برنامه رو راجع به داداشم داره که شیرش رو نخورده :)
انگار بچه ها خودشون اعتصاب کردن توی اون سن
باید از مامانم بپرسم ببینم نظرش چیه
پس کار همه ماماناست
:|
آقای سین:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۴:۰۳
خیلی متن خوبی بود نمیدونستم گاوا اینقدر خوب مینویسن :)))
تاثیر شیریه که میخورن
:|
مرتضا دِ:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۴:۳۰
همش قشنگ بود جز اونجا که ادای خندوانه ای ها بود.
اگر متن رو 4 قسمت کنیم میشه قسمت دومش
ینی چی ادای خندوانه ای ها؟!
اونجا که قدم ۵۰ بود؟
واران :):
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۴:۵۷
مریم میشه وسط پستت رو ادامه بنویسید که من بخونم کامل ؟
الان نتوستم با این چشمام بخونم سختم شد :|
سلام :)
مرسی
سلام عزیزم
من منظورتو نفهمیدم
ببخشید
نیــ روانا:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۵:۱۰
ایول خوشم اومد
از تربیت عروسکا برای احیا مشخصه بچه های سالمی تحویل جامعه میدی :دی
افرین
دقیقا همینو میخواستم به مخاطبم القا کنم
باشد که از وبلاگان زرد نباشیم
هلما ...:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۵:۲۳
گاوتر از همه استاد اخلاقتون بوده!
خب مگه چیه یکی هم گاو باشه بهتر از میمون و حتی بهترتر از زالو که خون میمکه و حتی تر بهترتر از خوکه که تغذیه اش...
خلاصه که تغذیه خیلی مهمه خیلی :)
تازه فامیلشم اخلاقی بود
بله فرزندم.توجه بنمو از چه چیز تناول میکنی
نیلی :
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۷:۰۹
چته؟! بی اعصابی! :)
اره
خیلی
نمیدونم چرا
_ حسان _:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۰۵
واقعا نویسنده خلاقی هستید خانم گاو
:/
مزاح بو
پ ن پ جدی بود
:|
*یه خانوم گل*:
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۸:۴۶
قلمتون فوق العاده زیبا و جذابه😊
ممنونم عزیزم
نیلی :
۲۲ مرداد ۹۷، ۱۹:۳۹
تلقین نکن. شاید بدونی. ؛-)
اره
شاید
حامد سپهر:
۲۲ مرداد ۹۷، ۲۰:۳۵
یه استند آپ کمدی از این پست در میومد خیلی خوب نوشته بودی
#گاو نباشیم:))
:|
میرم دشویی تو آینه به خودم میگم سلاااااام حالتون چطوره؟!بعد بغض میکنم و میگم تموم شد عیبی نداره.و شروع میکنم به گریه کردن
اشکان میاد طرفم بغلم میکنه و میگه‌مریییییم تو میتونی خودتو باور داشته باش،بعد در دشویی باز میکنم و میام بیرون
:|
برگ سبز:
۲۲ مرداد ۹۷، ۲۱:۱۷
گریه می کنی؟
جدا مریم؟
مریم!
دلم پر غصه شد مریم دیوونه
بلند شو برو بیرون با همون دماغت یه غلطی بکن عین علافا نشستی تو خونه هی بری جلو آینه :|
دختره بی عقل :|
خواستم کلی از اون دماغ آویزون و متنت بنویسم حواسم به جواب آخرین کامنت پرت شد!
فقط بگم این قدر پوست کلفتم که متنتو میخوندم و قاشق قاشق شامم رو تو دهنم میذاشتم! الانم قاشق آخرشه نگه داشتم کامنت بنویسم بعد بخورم!
برگ سبز مهربان من
من ادای وحید تو خندوانه رو تو جواب کامنت بالات در آوردم
البته این روزا کافیه یه ذره به خودم رو بدم
دیگه هی میاد هی میاد
اشکو میگم
حالا چی شام میخوری؟!
برگ سبز:
۲۲ مرداد ۹۷، ۲۲:۱۲
آش بی بی نذری دیروز مامان پز
آخه ماکارونی ظهر رو که خودم پختم و نخوردم برام نگه نداشتن!
آش بی بی های مامان خیلی خوشمزه است انصافا :)
خندوانه خیییییلی کم می بینم نمیشناسم به اسم و رسم
واقعا بی مزست
اما برای وقت‌گذرونیم و پرت شدن‌حواسم خوبه
اسمش آش بی بی هست؟
نوش جونت
برگ سبز:
۲۲ مرداد ۹۷، ۲۲:۳۶
آره اسمش آش بی بیه
نه من هر بار می بینم دوستش دارم ولی نمیدونم پخشش کِی هاست
الان زیر پتویم میخوام بخوابم
عصرا
شبا
صبا
:|
حامد سپهر:
۲۲ مرداد ۹۷، ۲۲:۳۶
حالا نمیشه به جای اشکان خطیبی فرهاد آییش بغلت کنه :)))
نه نه
اشکان خیلی خوشتیپ تره
البته رامبد رو هم قبول دارم
بانوچـ ـه:
۲۳ مرداد ۹۷، ۱۴:۱۵
نتیجه ی جالبی بود
یعنی منم اگه دوره دبیرستان شیر گاو و گوسفند میخوردم رعنا میشدم؟ :/
بله بله
من تابستونی میرفتم دوم دبیرستان یهو قد کشیدم
پسرک تنها:
۲۳ مرداد ۹۷، ۱۶:۵۹
گاهی باید متفاوت بود
ینی گاو بود؟!
serek Khatoon:
۲۳ مرداد ۹۷، ۱۸:۵۰
عاشقتم مریم
بلاخره ما شیر خشکی صدات کنیم یا شیر گاوی؟😁😂
من دستتونو باز میذارم
هرچی دوس داشتی
انتخاب با توعه
واران :):
۲۴ مرداد ۹۷، ۱۰:۰۷
مریم نمیری با این پست خنده دارت :))))
مردم از خنده .
ولی متاسفانه متاسفانه یک قسمتهاش رو درست گفتی :|
نه در مورد خودت (دور از جان ) در مورد خصوصیات اونایی که تو بچگی شون شیر گاو خوردند :دی
آخه یه مورد از همون موارد نادر تو نزدیکی مون موجوده :|:)
یه نمونه اش میگم اینایی که شیر گاو خوردند خیال میکنند همیشه همه کاراشون بدون اشتباه و خطاست و همیشه درست میگن و هر کاری انجام میدن بهترین کار و عمل رو انجام دادند !! اینا بدون استثناء از همه مشورت میگیرند ولی در آخر عذر میخوام اینو میگم عین یه 🐄🐄
کار خودشون رو انجام میدن :|
امضاء :
واران هستم یک درد کشیده از اینا :|:)))
سلام :))
واران منو گفتی الان دیگه عزیزم؟
:|
سلام به روی ماهت
آلاء .:
۲۵ مرداد ۹۷، ۱۲:۲۶
مریم پیش یه دکتر بهتر برو
نظر اونم بپرس
از عمل هم نترس دختر کدوم بیمارستانی بیایم ملاقات
پیش چندتا دکتر رفتم آلا
من از درد بعد عمل وحشت دارم
پسرک تنها:
۲۵ مرداد ۹۷، ۱۶:۵۹
بستگی داره
به چی
پسرک تنها:
۲۶ مرداد ۹۷، ۱۳:۲۷
ب اینکه چی دوس داری
من بادمجون و بستنی
:|
پسرک تنها:
۲۸ مرداد ۹۷، ۱۶:۵۵
:/
بادمجون دوس نداشتی؟!
پسرک تنها:
۲۸ مرداد ۹۷، ۱۷:۱۶
چرا!!!
محض اِرا
:|
راستشو بگو چندبار تاحالا بهم گفتی گاو :|
