این قسمت جوراب شلواری

دست و دلم به نوشتن نمی‌ره. شاید روزی چند بار بیان بهم خوشامدگویی میگه و من بعد دو دقیقه بلاتکلیفی صفحه رو میبندم سریع. فکر میکنم کنج اوزلت گزیدم (به املاش توجه نشود)شایدم به اون چیزایی که وبلاگم رو‌به خاطرش ساختم شک پیدا کردم

دودل شدم

مردد

شایدم افسرده شدمو خبر ندارم مث 96 درصد مردم ایران

 

وقتی مطالبی که سال 92 گذاشتم میبینم به خودم میگم چه دنیایی داشتم اون موقع ها با چه ارمان هایی

الان حتی ذره ای از اون ارمان هارو حتی یادم نیست

الان نمیتونم بنویسم

خیلی وقتا حتی کارم به اینجام کشیده خط هااا نوشتم ولی اخر سر همه رو باهم دلیت کردم

دارم با خودم فکر میکنم شاید دغدغه های زندگیم تغییر کردن

مثلا چیزی که از دیشب ذهنمو مشغول کرده جوراب شلواری که 25تمن خریدم و اندازم نبود و فروشنده هم گفت پس نمیگیره.حالا بماند که با ضمانت خودش برده بودم.وقتی  به 3تا از دوستام که احتمال میرفت اندازشون باشه گفتم با 23تمن میدمش بهتون (خیلی رفاقت به خرج دادم 2تمنشو کم کردم)همشون از قیمتش گفتن که گرونه :|

الان دارم فکر میکنم واقعا 23تمن گرونه؟

برای کسی که جوراب 25 تمنی میخره 23تمن زیاده؟؟

خب میگفتی نمیخوام .چرا میگی گرونه؟اگه جوراب شلواری 23تمن گرونه پس جوراب 25تمنت چی میگه این وسط؟؟

میدونم...میدونم دغدغه مسخره ای دارم ولی برای منی که کلهم 400تمن حقوق میگیرم 23تمن ارزششو داره که شب موقع خواب 2ساعت به زنده کردنش فکرکنم

فکرکنم تا در ادامه زندگیم چیزی رو نه ببازم نه از دست بدم نه به حرف فروشنده جماعت گوش کنم

کسی جوراب شلواری نمیخواد؟؟

زهرا:
۲۱ خرداد ۹۶، ۰۹:۰۷

وجیهه نگرفت ازت؟؟این چه طوری جوراب 25تمنی میپوشه پس؟؟


همینو بگوووووو
عارفه ...:
۶ ارديبهشت ۹۷، ۲۳:۱۷

یعنی بااین حجم ازدغدغه دارم دیوانه میشم
بایدسرموبذارم به بیابون


:)))))
کلا ادم دغدغه مندیم
اله سار:
۱۴ آبان ۹۷، ۱۰:۳۱

پس از سختی های زندگی هم می نوشتین قدیما (:
هنوز داریش نکنه ؟


بله بله
:)
نه رفتم به زور عوضش کردم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">