زنان وحشی آمازون


داریم با داداشم نعناع پاک میکنیم 

همینجور که یه دسته نعناع میذارم تو تشت و یه دسته دیگه برمیدارم تا برگ های زردشو بگیرم بهم میگه خوشبحال فاطمه اینا تابستون رفتن مشهد

بهش میگم من که میخوام برم ایتالیا چی میگی؟

میخنده میگه میخوای برای درس بری؟میگم نه برای زندگی

میگه پول داری؟

میگم اینقد مادی نباش

،

به علامت تاسف سرشو تکون میده

بعد میگم مصرهم خوبه

میگه چرا مصر؟

میگم یونانم خوبه

مثلا برم رم

میگه اصلا هرجادلت خواست برو

میگم استرالیا هم کشورخوبیه 

قشنگه

سرسبزه

تازه دخترخانوم فردوس هم اونجاست

میگه خانوم فردوس کیه؟

میگم یکی ...

میگه نیویورکم خوبه ها

میگم ترجیح میدم برم برزیل یا ارژانتین تا نیویورک

میگه من مشهد و شمال خودمونو باهیچ جای دیگه عوض نمیکنم

میخوام براش توضیح بدم اینکه این کشوورارو دوس دارم دلیل بر این نیست که ایرانو دوست نداشته باشم

ولی خب قبل ازاینک چیزی بگم دسته نعنارو پرت میکنه تو تشت و پامیشه میره

حدود ۱۰سال پیش که کتاب ۶سال در میان زنان وحشی امازون خوندم تا مدتها ذهنم درگیر بود که واقعا چطور همچین جایی میتونه وجود داشته باشه(هیچوقت این کتاب تموم نکردم)چندسال ارزوم سفر به جنگلای اموزن و دیدن اون همه عجایب و همچنین ابشار نیاگارا بود.

چندوقت پیش داشتم از ارزوهام با سما حرف میزدم برگشته بهم میگه چرا همه ارزوها تو سفر رفتن خلاصه میشه؟

دیشب جوابشو دادم

گفتم خدا این زمین خوشگل و جذابشو واسه ماها خلق کرده 

حیفه ۷۰سال بخوام زندگی کنم اما این همه زیبایی رو نبینم و برم

بهم میگه ته تهش بتونی جازموریان خودمونو بری :/



میدونین از چه روزی ترس دارم؟

از روزی که برگردم سراغ همه ی اروزهای گذشتم و ببینم هیچکدوم محقق نشده

عارفه ...:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۵:۰۳

محقق میشن 

باورشون داشته باش دختر


:)
حتی فکر به محقق شدنشون هم  لذت بخشه
محمد بحری:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۵:۱۲

این کتاب در حال حاضر جز کتابهاییست که اجازه نشر نداره و به نوعی کمیاب محسوب میشود


چه جالب
البته منم اون زمان متعجب بودم از چاپ همچین کتابی
نیروا نا:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۶:۰۲

من ی رفیق دارم بهش میگم مارکوپلو

فک کن عید امسال رفتن فتح اورست
همین دیشبم راهی تانزانیا
جام جهانی برزیل
بعدش روسیه، مالزی، بیروت و ...
اون تهش میگه زندگی کردم منم میگم زندگی کردم
منصفانه نیس اصلا...


اگه اونا دارن زندگی میکنن دقیقا ما داریم چیکار میکنیم پس؟
:|
Va hid:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۶:۲۴

آرزوهای خیلی خوبی داره!اینکه کل دنیا رو بگردی!!جاذبه ها و زیبایی زمین رو ببینی!!


خب امیدوارم یه شرایطی واست حاصل بشه بری ببینی!!

حالت عادی به حرفات اگه فکر کنی و فکر کنیم !!تحقق این آرزوها خیلی خیلی پول می خواد!!


مگه این به یه تو مجازی  راضی بشی!!شایدم تا چند سال دیگه علم و شرایط دنیا کلی عوض بشه بتونی با وسایلی که اختراع بشه خیلی ارزون تر و سریعتر به همه خواسته هات برسی!!!
اصلا شاید هم................


موفق باشید با آرزوهای خوبتون!!!!!!!!!!


من به مجازیش راضی نیستم
:)
با 'اصلا شاید هم ....'کلی حال کردم
:))
ممنون
آقای سر به هوا(o_0):
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۶:۲۸

این ترست زیاد سراغ منم میاد


منم رویای سفر دارم
رویای من اینه اگر بشه من هر تابستون تو یکی از استانهای ایران بگذرونم خوب میشه...
۳۰و اندی استان برای ۳۰و اتدی سال عمرم البته اگر خدا عمری داد...

من کلا زیاد به خارج و ادماش و ... کاری ندارم
بیشتر محو تکنولوژیشون هستم ، اگه اونا تو ایران پیاده بشه چی میشه ...


ععععع چه باحال
البته زندگی تو کوه و دشت میون مردم عشایر هم بنظرم چیز جذابی باشه
فکرشم بینظیره
:)
علیرضا امیدیان نسب:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۷:۳۵

نگا کنین ترس تو زندگیه همه هس

شاید ارزو هایی باشن که نتونیم بهشون برسیم که این حکمت خداس اما اگه تلاشتو بکنی به بهش برسی خدا کمکت میکنه


اوهوم
امیدوارم روزی حکمت خدارو بتونم درک کنم 


اسمان ***:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۷:۳۵

این ترسه خیلی بده ...خیلی

امیدوارم که وقتی برگردی گذشته لبخند بزنی و بگی زندگی کردم با ارزوم:)


:)
امیدوارم نه فقط به حسرت ارزوهام
انار کـــ:)ــــ:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۸:۳۵

چه ترس ترسناکی:(

فقط حسرت میمونه و بس:(


امیدوارم خاطره بمونه
:)
دیوانه ...:
۳۱ شهریور ۹۶، ۱۸:۵۱

فعلا که هیچ کدومشون محقق نشده !!!


بدبین نباش
میشه،به زودی میشه
:))
آقای دال:
۳۱ شهریور ۹۶، ۲۰:۰۰

آره خیلی ترسناک اون روز ...


امیدوارم که نیاد اون روز...
Zeinab 78:
۳۱ شهریور ۹۶، ۲۰:۰۷

منم ترسم همینه...:|


:|
هشتک ترس مشترک
|:
بانوچـ ـه:
۳۱ شهریور ۹۶، ۲۱:۰۴

وای سفر خییییلی لذت بخشه...


اوهوم
زیاد
خیلی زیاد
:)
Aramam .F:
۳۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۳۲

امیدوارم هرچییییییی میخوای محقق شه:)


:)
ممنونم
زهرا:
۱ مهر ۹۶، ۱۰:۴۲

مریممممممم توواقعا 10سال پیش همچین کتابی خوندی؟


:|
نه فکرمیکنم 16سالم بود
یا 17
نمیدونم فقط یادمه تابستونی بود ک میومدم سال اول دبیرستان
زهرا:
۱ مهر ۹۶، ۱۰:۴۴

میشه 7سال پیش


اره

|:
ستاره جان :
۱ مهر ۹۶، ۱۱:۳۷

با دست خالی چجوری میخواین برای زندگی برین خوب؟ 

و از اون مهمتر 
چه داداش خوبی که سبزی پاک می کنه 


سوال خوبی بود
:))
اما جوابی براش ندارم
ولی مطمعنم راه حل های زیادی وجود داره
:)
لازم به ذکره که بگم
 اتو خودشون میکشن ، غذا درست میکنن و حتی دیده شده ظرف هم شستن خلاصه اینکه یه پا واسه خودشون کدبانو هستن
واران ...:
۱ مهر ۹۶، ۱۱:۵۲

من که سر سال تحویل عزم جزم کردم که ایران رو تا میتونم بگردم و ببینم  ایشالا :)

ببینم تا آخر سال چی میشه ؟:)
ولی دو بار آقامون امام رضا طلبید و رفتم مشهدالرضا تو همین امسال :)
امیدوارم بتونم کاشان و بندرعباس و شیراز (بعد از سالها) ببینم :))

+
اگر خواستی بری ایتالیا به منم بگو با هم بریم تنها نمونی :))


++
داداش رو با این حرفتون ناراحت کردی ولی :)
مثل داداش کوچکه من که هر دفعه اسم خارج رو میاره منو ناراحت میکنه :(
هی میگه من آخری از ایران میرم ولی امیدوارم هر چی خدا صلاح دونست براش رقم بخوره با وجودیکه راضی به رفتنش نیستیم .


+++
امیدوارم هر چه زودتر به اهداف تون  برسین :)


اما 
نتیجه آخر اینکه همیشه وقتی نعنا رو پاک کردید اونوقت بحث سفر رو وسط بکشین که اون همه نعناع رو دست تون نمونه :)))))


اره منم خیلی دوس دارم ایرانو قسمت شمال غربشو مخصوصا بگردم
منم امیدوارم بتونی
:)

+
باشه صدات میکنم
:))

++
اون خوشحال مبشه من برم،نباشم
:دی
+++
ممنون
بسیار نتیجه به جایی بود
به یاد میسپارم
:))
زهرا:
۱ مهر ۹۶، ۱۲:۱۹

مگه توهم نعناع میخوری؟


نه فقط تو ادمی تو میخوری
من علف میخورم
!!!
زهرا:
۱ مهر ۹۶، ۱۲:۲۱

خخخخخ

حواسم نبود زهره نعناع دوس نداشت


تاجایی من میدونم اینچونین نیست 
|:
چیزی زدی؟
هویجوری :):
۱ مهر ۹۶، ۱۲:۲۸

چه داداش خوبی که کمک میکنه:))

کشور فقط دانمارک!!
ایشالا میری:))من امیدوارم:))دلار که باشه تو ده روز هم میشه همشو دید:)


قابل شمارو نداره
:))
فقط دلار
:)))
دریا _ گاه نوشته های من:
۱ مهر ۹۶، ۱۶:۰۸

اونهای که مسافرت میرن مزه زندگی را می چشند

ان شائ الله به آرزوهات برسی


:)
امیدوارم ماهم بچشیم
و شماهم
:)
فیش نگار:
۱ مهر ۹۶، ۱۶:۰۹

واقعا من جای اولیات بودم قانع میشدم :)


:|
از برای چه؟
حصار آسمان:
۱ مهر ۹۶، ۲۱:۴۶

منم این ترسو دارم ولی

خیلی وقته یاد گرفتم بزرگترین دنیا، درون خودمه
من اگه بمیرم و نتونم هدف زندگی خودمو بشناسم، حتی اگه تمام دنیا رو هم گشته باشم، فایده ای نداره!
اصل خلقت آدم بر اینه که بدونه از کجا اومده، و میخواد چیکار بکنه و دست آخر میخواد کجا بره!
اینو مطمئنم هر کسی واسه هدفی خاص خلق شده. هدفی که اون آدمو از آدمای دیگه متمایز کرده. امیدوارم من نمردم، هدف زندگی خودمو بشناسم....
با آرزوی موفقیت


از کجا امده ام؟امدنم بحر چه بود؟

سالهاست دنبال این جوابم
فیش نگار:
۲ مهر ۹۶، ۰۹:۲۵

استدلال هاتون برای سفر و خارج رفتن قانع کننده بود :)


بود
ینی نبود
بود بابا
خیلی استدلال محکمیه بنظرم
:|
واران ...:
۲ مهر ۹۶، ۰۹:۴۹

مجلس و شورای نگهبان  تصویب کردند (جناب دچار استدالال هاتون  رو قانع کننده دونست ) 

پس بی دغدغه برین سفر :دی 
نگران بودجه اش هم نباشین :))))):دی 




بودجشم خود جناب دچار پرداخت میکنند؟؟
:دی
واران ...:
۲ مهر ۹۶، ۱۰:۰۰

نه دیگه مصوبات برمیگرده به مجلس و شورای نگهبان :)))))
پرداختش با دولته :)))):دی 




+
میدونین این کشورهای اروپایی به هم دیگه تا حدودی  نزدیکن  ؟:))
یعنی شما بمحض اینکه  ایشالا پاتون به ایتالیا بخوره میتونین برین همسایه هاشون هم  با قطار برین ببینین :))



++
راستی سلام :)
صبح پاییزی تون بخیر :)


الان دقیقا دولت کیه پس؟
اره خب،ولی علاقه ای به دیدن بقیشون ندارم
:دی
صبح شمام بخیر
:)
Frozen Fire:
۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۱

این ترسو همه دارن...
امیدوارم بعدها با افتخار به آرزوهای محقق شده‌ت فک کنی :)


منم امیدورام
:
ینی همه سعیمو میکنم امیدوار باشم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">