نصیحت به ترم اولی ها!قسمت اول

بیشتر از اینکه دانشجو باشم خوراکی جو و خنده جو و امار جو و خواب جو بودم در طول 4سال دانشگاهم

روزای اول که هنوز حالو هوای دبیرستانو داشتم جزوه مینوشتم (این روند فقط یک ماه ادامه داشت در ادامه علاوه بر اینکه جزوه نمینوشتم کتابامم نمیبردم و حتی مشاهده میشد بدون کیف هم میرفتم)
 تو یکی از همین روزای جزوه نوشتن
یکی از هم کلاسیام که بچه جنوب هم بود بعد کلاس جامعه شناسی  صدام زد

+خانم فلانی؟ 

-بفرماید

+سلام

_سلام

+میتونم جزوتونو قرض بگیرم،؟

_نه

+ نه ؟؟!!!!:|

_نه :|
 
رفت



خرداد که برای اخرین بار دیدمش خوشحال بودم
که دیگه لازم نیست خجالت بکشم
تا پایان ترم 8 هیییچ موجود زنده ای ازم درخواست جزوه نکرد(میتونیم یکی از علل اصلیشو نداشتن جزوه نام برد البته!)
به قول مامانم صراحت خوبه اما نه اینقد
:|


تیجه اخلاقی:به جای استفاده از کلمه نه میتونین از جمله هایی همچون 
متاسفم،دست خط من خیلی بده
ببخشید اما جزوم کامل نیست
شرمنده قبل شما قولشو دادم به یکی دیگه 
و ... استفاده کنید



Va hid:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۱۶

نصیحت آموزنده ای بود!!


بله خب اگه واسه ندادن جز.ه دلیلی مثل دلیل های که گفتید وجود داره بهتره بگیم چون بی دلیل باعث دلخوری کسی از خودمون نشیم!!


زندگی تون شیرین !!امیدوارم زود زود ترم اولی شوید !!


دعای شیرینی بود
امیدوارم
:)
ام شهرآشوب:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۲۳

آب پاکی رو ریختی رو دست طرف!!!! 


اگه پسر بوده که خوب کاری کردین. تا اونا باشن دیگه سر کلاس شیطونی نکنن!


:))
متاسفانه یا خوشبختانه مذکر بود

محمد بحری:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۲۵

طرف با خاک یکسان کردی


فکرکنم
:|
زهرا:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۲۵

از همون اول وحشی بودی


نظرلفطته
وحشی گری از خودتونه
:|
Frozen Fire:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۳۶

به به از این پستا!

امیدوارم جزوه نوشتن من موقتی نباشه!چون واقعا یاد نمیگیرم اگه ننویسم!
البته من دبیرستان اصن جزوه نمینوشتم!خودم بعدا از رو کمک‌درسی میخوندم مینوشتم!
میگم مریم،نمیشه حالا جزوه رو بدیم بهش؟ :دی


:))
اینا راه کارهای من برای وقتایی بود که نمیخوای جزوه بدی
و الا جزوه دادن خیلی هم امر پسنده ای هست و کلی هم بهش سفارش شده
:)
Aramam .F:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۴۳

خخخخ

چه صریح و رک...
زدی رو دست من ها:)


صریح بودن را با من تجربه کنید
:))
فیش نگار:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۵۰

میشه اینجا پست کنم؟

*** راحت میتونم بگم جزوه های کارشناسی ام از کتاب های درسی‌م برام مهمتر بودن! بطوریکه وقتی ازدواج کردم همه رو از خونه پدر برداشتم آوردم و همیشه جلوی چشمم بودن توی قفسه کتابخونه.

این باعث شد تا جزوه هام به پاشنه آشیل‌م توی دعواها! بدل بشه :)) و در نهایت هم در یکی از این دعاوی زناشویی وقتی ما خونه مون طبقه 4 بود و من در کوچه بودم ، جزوه هایم در بالکن مشرف به کوچه جلوی چشمان فردی که سعی می‌کرد خودش را بیخیال جزوه های نازنینش نشان بدهد سوختند و خاکستر شدند :))

*** دوستان شب امتحان وقتی جزوه هایی که از دخترا گرفته بودن رو میخوندن بعد می اومدن جزوه ی من رو میخوندن و غالبا می گفتن حالا فهمیدیم چی شد :)


از اون دسته ادمای خ.خ بودی پس
برای همین ارشد راحت قبول شدی دیگه
:|
اگه منم جزوه مینوشتم ،الان جای اینکه اینجا باشم برای شما پست بذارم سر کلاس استاد توحیدی بودم
:|
**
بنظرم این اقدام همسرت علیه امنیت روانی بود
معلوم نیست چیکارش کرده بودی بیچاررو
:|

فیش نگار:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۵۸

نه اتفاقا جلسه ای که بقیه 3 صفحه جزوه داشتن جزوه من یه صفحه بود :)) اینکه من ارشد قبول شدم شاید بخاطر خوب گوش دادن سرکلاس بوده :)) مثل بعضیا همش خواب نبودم اون ته (معلومه منظورم شما نیستی :)) )


اره بابا
قشنگ معلوم بود منظورت من نیستم
:|
دیوانه ...:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۲:۱۱

من مدرسه هم کتاب نمیبردم اکثرا چه برسه به دانشگاه :|


کتاب چیه عصن
:))
هلما ...:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۲:۴۸

:)))

قشنگ باحالیااا

فک کن تو همین بیان چند روز پیش آقا ابوالفضل برگشت بهم گفت: خیلی رکی، یعنی جاهایی که لازم نیست رکی. قشنگ شیک و مجلسی آسفالت شدم. :))

یه نصیحت هم من اضافه کنم وقتی استاد حواسش به لب ولولچه اتونه و شما مجبوری با نوشتن با بغل دستیت حرف بزنید اصلا رو جزوه چیزی ننویسید آخر عاقبت نداره. :))



بنظرم اقا ابولفضلم رک بوده
:دی


اخ اخ زخم خوردم از این قضیه
:)
هلما ...:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۲:۵۲

آره دیگه فک کن تقابل دو تا رک در یک پست چه شوود. :))


:))
بنظر من که اتفاق خطرناکیه
serek یزدان:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۰۱

خخخخخ

عین خودم بودی پسسسس 
البته در مورد بعضی کلاسا که خعلی باهاشون حال می کردم جزوه می نوشتم ولی در کل هیشششکی جرات نمی کرد ازم جزوه بخواد با اینکه به کسی نگفته بودم نع نمی  دم،یعنی فرصتش پیش نیومد که بگم وگرنه میگفتم...چراشو نمدونم، شاید چون جذبه م خعلی زیاد بود یا شاید چون کراش هیچ جزوه بگیری نشدم :)))))
در کل راضی بودم از خودم ؛ )


عی بابا
ولی حس بی تربیتی بهم دس داد وقتی گفتم نعععع
البته من بهش دس ندادم
خیالت تخت
:)
ستاره جان :
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۲۹

جان من بگو بعد سوختن جزوه هات چیکار کردی دچار؟

@دچار 


دچار جانش بگو
:|
ستاره جان :
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۳۳

چی قیافتو کج می کنی دختر 

می خوام بدونم مرد مهربان بیان (ز.ذ.) در این موقعیت چه کرده :)))))))))))))

این پست رو هم با اجازه می خوام بفرستم برای خواهرم که تازه دانشگاه قبول شده 


:)))
حتما بفرست که مث من لگد به بخت خودش نزنه
علیـ ــر ضــا:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۳۸

:( 

چه موجود عجیبی 


ینی با من بودی؟
حانی ...:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۴

ولی من همچنان با صراحت می گم نع نع ها نع😎


بی کالم حانی
:|
ستاره جان :
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۶

لگد؟ از چه لحاظ؟


:))
قیافم صاف بود به جوون دچار
ستاره جان :
۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۹

معلوم هست داری چی میگی؟ سر در نمیارم ؟ 


خودمم سر در نمیارم
:|
اسمان ***:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۰۵

معلومه ازهمون ماه اول ادم خسته  ای بودیا:)

خوشمان امد از قدرت نع گفتن :)


:)))))
وااای
کلی خندیدم
آقای سر به هوا(o_0):
۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۱۴

من اشاره میکنم به یکی از دوستان میگم از اون بگیر ماله من ناقصه!

البته من تو دانشگاه روحم;هیچکی منو نمیبینه!


اینم فکر خوبی بود
:)))
مثلا اشاره کنیم به کسی که اصلا دوس نداره جزوه به کسی بده
فیش نگار:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۳۵

مریم :/


بهله؟
:|
الف سین:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۳۹

خانم فلانی!

سلام
میتونم جزوه تونو قرض بگیرم؟ :) ;)


سلام
متاسفم جزوم ناقصه
میتونین از اوشون بگیرین
:))



خوب بود؟
فیش نگار:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۵:۱۴

برا چی به جون من قسم میخوری به جون اون استادتون قسم بخور :)


خوب نیست ادم اینقدددد جون دوست باشه
:))

الف سین:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۵:۱۹

اتفاقا من دنبال یه جزوه ناقصم :|


+ بهتر از دفعه اول بود :)


خب خداروشکر

:))
راضیم از خودم
شاتوت (Lilac):
۱۳ مهر ۹۶، ۱۶:۴۸

خخخخخخ :))) چون پسر بوده خیلیم کار خوبی کردی :))

منم جزوه نمیدم به پسر جماعت :| خودش زحمت بکشه بنویسه
حالا اگر دختر باشن بازم یه چیزی :))
+ بازم از این جور پستا بزار :)
+ راستی درمورد جوابت به کامنت ِپست قبلیت --» فدا مدا ^___^ 


قوربونت برم
:)
خوشم میاد مث خودمی

منتظر پست های بعدی من باش
نیــ روانا:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۸:۱۹

خعلیم کار خوب کردی

فکر کن من یک ترمی یکی ازم جزوه خواست که من نعش سگ نداشته مو هم رو دوشش نمیزاشتم
کل بهونه هایی که اینجا نوشتی رو ردیف کردم 
و با قیافه اه اه زحلم نیگاش کردم و ...
ولی از رو رفت؟؟؟؟
نرفت که..
تهش من از رو رفتم و بهش جزوه رو دادم
پسره چاق زشت بیریخت پررررووو :)))

مرسی باعث شدی یادش بیفتم و فوشش بدم
دلم خنک شد :دی


ای بابا
:))))))))
دل منم خنک شد عصن
یه کلام میگفتی نه راحت میشدی

فیش نگار:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۸:۲۷

@شاتوت

تو الان بذار صندلی ت رو توی کلاس پیدا کنی بعد حرف از جزوه بزن :) تا حالا چند جلسه کلاس رفتی شما؟ :)



ازطرفی دلم میخواد کلی به حرفت بخندم و از طرفی هم شاتوت دوست عزیز منه
ترجیح میدم سکوت کنم
:|
سکوت مبکنم که این سکوت منطقی تره
واران ...:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۸:۴۷

نه جزوه نوشتم نه به کسی جزوه دادم :))

ولی بجاش همیشه یه واکمن یا یه وُیس با خودم میبرم از استاد اجازه میگرفتم که صداش رو ضبط کنم :)
استادهای بداخلاقم اجازه میدادند خوش اخلاق ها اجازه نمیدادند :)))

و اینکه من تو دانشگاه فقط از خانم ها جزوه میگرفتم :))




:))))حوصله داری هاااااا

من تمام ۴سال دوستامو میفرستادم دنبال جزوه
:دی
واران ...:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۹:۱۶

حوصله که نداشتم بنویسم اون زبان خارجه رو :))

اونم با سرعت نور :))
برای همین ضبط میکردم :))


+
فقط این آخرا یکی از دوستام جزوه بهم داد :)
بهترین جزوه نویس دانشگاه بود :)
جزوه هاش میداد کپی میکردیم به همه می رسید :)
یعنی کاری میکرد بچه ها خودشون جزوه های کپی شده رو از قسمت کپی دانشگاه تحویل بگیرن:)


افرین افرین
دانشجوی نمونه
:)

مام یکی داشتیم جزوه هاش همش انتشارات دانشگاه بود
شاتوت (Lilac):
۱۴ مهر ۹۶، ۰۱:۰۴

@ آقای دچار 

من کلن آینده نگرم :)))
در آینده اگر کسی جزوه بخواد بهش نمیدم خخخخ :)))
از الان برای اون روز برنامه ریزی کردم دلم خنک بشه😎

مریم بخند راحت باش :)))) 


:))
هشتک ضد مرد
بانوچـ ـه:
۱۴ مهر ۹۶، ۱۱:۴۳

من همیشه جزوه مینوشتم و کامل تر از بقیه بود... هر وقت هم نبودم یا یه چیزی شد که مجبور شدم از کسی جزوه بگیرم اونقدر ناقص بود که اصلا به دلم نمی نشست


یکی از دوستای منم شبیه تو بود
همیشه برام سوال بود چرا اینقددرگیر جزوست
:|
فیش نگار:
۱۵ مهر ۹۶، ۰۹:۰۴

@شاتوت

زیاد به آینده فکر نکن، آینده ی شاتوت ها مرباشدنه :))


:)))
مربا بده بابا
فیش نگار:
۱۵ مهر ۹۶، ۰۹:۱۳

دیگه روم نشد اینو بگم :))


:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">