نصیحت به ترم اولی ها!قسمت اول
بیشتر از اینکه دانشجو باشم خوراکی جو و خنده جو و امار جو و خواب جو بودم در طول 4سال دانشگاهم
بیشتر از اینکه دانشجو باشم خوراکی جو و خنده جو و امار جو و خواب جو بودم در طول 4سال دانشگاهم
Va hid:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۱۶نصیحت آموزنده ای بود!!
بله خب اگه واسه ندادن جز.ه دلیلی مثل دلیل های که گفتید وجود داره بهتره بگیم چون بی دلیل باعث دلخوری کسی از خودمون نشیم!!زندگی تون شیرین !!امیدوارم زود زود ترم اولی شوید !!
دعای شیرینی بودامیدوارم:)
ام شهرآشوب:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۲۳آب پاکی رو ریختی رو دست طرف!!!!
اگه پسر بوده که خوب کاری کردین. تا اونا باشن دیگه سر کلاس شیطونی نکنن!
:))
متاسفانه یا خوشبختانه مذکر بود
محمد بحری:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۲۵طرف با خاک یکسان کردی
فکرکنم:|
زهرا:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۲۵از همون اول وحشی بودی
نظرلفطتهوحشی گری از خودتونه:|
Frozen Fire:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۳۶به به از این پستا!
امیدوارم جزوه نوشتن من موقتی نباشه!چون واقعا یاد نمیگیرم اگه ننویسم!
البته من دبیرستان اصن جزوه نمینوشتم!خودم بعدا از رو کمکدرسی میخوندم مینوشتم!
میگم مریم،نمیشه حالا جزوه رو بدیم بهش؟ :دی
:))اینا راه کارهای من برای وقتایی بود که نمیخوای جزوه بدیو الا جزوه دادن خیلی هم امر پسنده ای هست و کلی هم بهش سفارش شده:)
Aramam .F:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۴۳خخخخ
چه صریح و رک...زدی رو دست من ها:)
صریح بودن را با من تجربه کنید:))
فیش نگار:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۵۰میشه اینجا پست کنم؟
*** راحت میتونم بگم جزوه های کارشناسی ام از کتاب های درسیم برام مهمتر بودن! بطوریکه وقتی ازدواج کردم همه رو از خونه پدر برداشتم آوردم و همیشه جلوی چشمم بودن توی قفسه کتابخونه.
این باعث شد تا جزوه هام به پاشنه آشیلم توی دعواها! بدل بشه :)) و در نهایت هم در یکی از این دعاوی زناشویی وقتی ما خونه مون طبقه 4 بود و من در کوچه بودم ، جزوه هایم در بالکن مشرف به کوچه جلوی چشمان فردی که سعی میکرد خودش را بیخیال جزوه های نازنینش نشان بدهد سوختند و خاکستر شدند :))
*** دوستان شب امتحان وقتی جزوه هایی که از دخترا گرفته بودن رو میخوندن بعد می اومدن جزوه ی من رو میخوندن و غالبا می گفتن حالا فهمیدیم چی شد :)
از اون دسته ادمای خ.خ بودی پسبرای همین ارشد راحت قبول شدی دیگه:|
اگه منم جزوه مینوشتم ،الان جای اینکه اینجا باشم برای شما پست بذارم سر کلاس استاد توحیدی بودم:|**بنظرم این اقدام همسرت علیه امنیت روانی بودمعلوم نیست چیکارش کرده بودی بیچاررو:|
فیش نگار:۱۳ مهر ۹۶، ۱۱:۵۸نه اتفاقا جلسه ای که بقیه 3 صفحه جزوه داشتن جزوه من یه صفحه بود :)) اینکه من ارشد قبول شدم شاید بخاطر خوب گوش دادن سرکلاس بوده :)) مثل بعضیا همش خواب نبودم اون ته (معلومه منظورم شما نیستی :)) )
اره باباقشنگ معلوم بود منظورت من نیستم:|
دیوانه ...:۱۳ مهر ۹۶، ۱۲:۱۱من مدرسه هم کتاب نمیبردم اکثرا چه برسه به دانشگاه :|
کتاب چیه عصن:))
هلما ...:۱۳ مهر ۹۶، ۱۲:۴۸:)))
قشنگ باحالیااافک کن تو همین بیان چند روز پیش آقا ابوالفضل برگشت بهم گفت: خیلی رکی، یعنی جاهایی که لازم نیست رکی. قشنگ شیک و مجلسی آسفالت شدم. :))یه نصیحت هم من اضافه کنم وقتی استاد حواسش به لب ولولچه اتونه و شما مجبوری با نوشتن با بغل دستیت حرف بزنید اصلا رو جزوه چیزی ننویسید آخر عاقبت نداره. :))
بنظرم اقا ابولفضلم رک بوده:دیاخ اخ زخم خوردم از این قضیه:)
هلما ...:۱۳ مهر ۹۶، ۱۲:۵۲آره دیگه فک کن تقابل دو تا رک در یک پست چه شوود. :))
:))بنظر من که اتفاق خطرناکیه
serek یزدان:۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۰۱خخخخخ
عین خودم بودی پسسسسالبته در مورد بعضی کلاسا که خعلی باهاشون حال می کردم جزوه می نوشتم ولی در کل هیشششکی جرات نمی کرد ازم جزوه بخواد با اینکه به کسی نگفته بودم نع نمی دم،یعنی فرصتش پیش نیومد که بگم وگرنه میگفتم...چراشو نمدونم، شاید چون جذبه م خعلی زیاد بود یا شاید چون کراش هیچ جزوه بگیری نشدم :)))))در کل راضی بودم از خودم ؛ )
عی باباولی حس بی تربیتی بهم دس داد وقتی گفتم نععععالبته من بهش دس ندادمخیالت تخت:)
ستاره جان :۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۲۹جان من بگو بعد سوختن جزوه هات چیکار کردی دچار؟
@دچار
دچار جانش بگو:|
ستاره جان :۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۳۳چی قیافتو کج می کنی دختر
می خوام بدونم مرد مهربان بیان (ز.ذ.) در این موقعیت چه کرده :)))))))))))))این پست رو هم با اجازه می خوام بفرستم برای خواهرم که تازه دانشگاه قبول شده
:)))حتما بفرست که مث من لگد به بخت خودش نزنه
علیـ ــر ضــا:۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۳۸:(
چه موجود عجیبی
ینی با من بودی؟
حانی ...:۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۴ولی من همچنان با صراحت می گم نع نع ها نع😎
بی کالم حانی:|
ستاره جان :۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۶لگد؟ از چه لحاظ؟
:))قیافم صاف بود به جوون دچار
ستاره جان :۱۳ مهر ۹۶، ۱۳:۵۹معلوم هست داری چی میگی؟ سر در نمیارم ؟
خودمم سر در نمیارم:|
اسمان ***:۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۰۵معلومه ازهمون ماه اول ادم خسته ای بودیا:)
خوشمان امد از قدرت نع گفتن :)
:)))))وااایکلی خندیدم
آقای سر به هوا(o_0):۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۱۴من اشاره میکنم به یکی از دوستان میگم از اون بگیر ماله من ناقصه!
البته من تو دانشگاه روحم;هیچکی منو نمیبینه!
اینم فکر خوبی بود:)))مثلا اشاره کنیم به کسی که اصلا دوس نداره جزوه به کسی بده
فیش نگار:۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۳۵مریم :/
بهله؟:|
الف سین:۱۳ مهر ۹۶، ۱۴:۳۹خانم فلانی!
سلاممیتونم جزوه تونو قرض بگیرم؟ :) ;)
سلاممتاسفم جزوم ناقصهمیتونین از اوشون بگیرین:))خوب بود؟
فیش نگار:۱۳ مهر ۹۶، ۱۵:۱۴برا چی به جون من قسم میخوری به جون اون استادتون قسم بخور :)
خوب نیست ادم اینقدددد جون دوست باشه:))
الف سین:۱۳ مهر ۹۶، ۱۵:۱۹اتفاقا من دنبال یه جزوه ناقصم :|
+ بهتر از دفعه اول بود :)
خب خداروشکر:))راضیم از خودم
شاتوت (Lilac):۱۳ مهر ۹۶، ۱۶:۴۸خخخخخخ :))) چون پسر بوده خیلیم کار خوبی کردی :))
منم جزوه نمیدم به پسر جماعت :| خودش زحمت بکشه بنویسهحالا اگر دختر باشن بازم یه چیزی :))+ بازم از این جور پستا بزار :)+ راستی درمورد جوابت به کامنت ِپست قبلیت --» فدا مدا ^___^
قوربونت برم:)خوشم میاد مث خودمیمنتظر پست های بعدی من باش
نیــ روانا:۱۳ مهر ۹۶، ۱۸:۱۹خعلیم کار خوب کردی
فکر کن من یک ترمی یکی ازم جزوه خواست که من نعش سگ نداشته مو هم رو دوشش نمیزاشتمکل بهونه هایی که اینجا نوشتی رو ردیف کردمو با قیافه اه اه زحلم نیگاش کردم و ...ولی از رو رفت؟؟؟؟نرفت که..تهش من از رو رفتم و بهش جزوه رو دادمپسره چاق زشت بیریخت پررررووو :)))مرسی باعث شدی یادش بیفتم و فوشش بدمدلم خنک شد :دی
ای بابا:))))))))دل منم خنک شد عصنیه کلام میگفتی نه راحت میشدی
فیش نگار:۱۳ مهر ۹۶، ۱۸:۲۷@شاتوت
تو الان بذار صندلی ت رو توی کلاس پیدا کنی بعد حرف از جزوه بزن :) تا حالا چند جلسه کلاس رفتی شما؟ :)
ازطرفی دلم میخواد کلی به حرفت بخندم و از طرفی هم شاتوت دوست عزیز منهترجیح میدم سکوت کنم:|سکوت مبکنم که این سکوت منطقی تره
واران ...:۱۳ مهر ۹۶، ۱۸:۴۷نه جزوه نوشتم نه به کسی جزوه دادم :))
ولی بجاش همیشه یه واکمن یا یه وُیس با خودم میبرم از استاد اجازه میگرفتم که صداش رو ضبط کنم :)استادهای بداخلاقم اجازه میدادند خوش اخلاق ها اجازه نمیدادند :)))و اینکه من تو دانشگاه فقط از خانم ها جزوه میگرفتم :))
:))))حوصله داری هاااااامن تمام ۴سال دوستامو میفرستادم دنبال جزوه:دی
واران ...:۱۳ مهر ۹۶، ۱۹:۱۶حوصله که نداشتم بنویسم اون زبان خارجه رو :))
اونم با سرعت نور :))برای همین ضبط میکردم :))+فقط این آخرا یکی از دوستام جزوه بهم داد :)بهترین جزوه نویس دانشگاه بود :)جزوه هاش میداد کپی میکردیم به همه می رسید :)یعنی کاری میکرد بچه ها خودشون جزوه های کپی شده رو از قسمت کپی دانشگاه تحویل بگیرن:)
افرین افریندانشجوی نمونه:)مام یکی داشتیم جزوه هاش همش انتشارات دانشگاه بود
شاتوت (Lilac):۱۴ مهر ۹۶، ۰۱:۰۴@ آقای دچار
من کلن آینده نگرم :)))در آینده اگر کسی جزوه بخواد بهش نمیدم خخخخ :)))از الان برای اون روز برنامه ریزی کردم دلم خنک بشه😎مریم بخند راحت باش :))))
:))هشتک ضد مرد
بانوچـ ـه:۱۴ مهر ۹۶، ۱۱:۴۳من همیشه جزوه مینوشتم و کامل تر از بقیه بود... هر وقت هم نبودم یا یه چیزی شد که مجبور شدم از کسی جزوه بگیرم اونقدر ناقص بود که اصلا به دلم نمی نشست
یکی از دوستای منم شبیه تو بودهمیشه برام سوال بود چرا اینقددرگیر جزوست:|
فیش نگار:۱۵ مهر ۹۶، ۰۹:۰۴@شاتوت
زیاد به آینده فکر نکن، آینده ی شاتوت ها مرباشدنه :))
:)))مربا بده بابا
فیش نگار:۱۵ مهر ۹۶، ۰۹:۱۳دیگه روم نشد اینو بگم :))
:))