دیشب ،مث هر شب :)
شنیدین میگن یکی از وحشتناک ترین صحنه های دنیا اینه که ببینی ۴تا میس کال از مامانت داری
واسه من میس کال داشتن از عارفست
دخترخاله ای که معتقده در هر شرایطی و با هر موقعیتی باید جوابشو بدی
حالا تو دشویی باشی یا تواتاق رییست یا در عمیق ترین نقطه ی خوابت و یا حتی سرکلاس
جواب ندادن به تماساش مساویست با دریافت یه پیامک با مضمون
(مریم خاااک
بخدا بفهمم چرا جواب منو نمیدی
میخواستم یه چیزمهمی روبهت بگم
حالاکه بیشعوری بیش نیستی عمرادیگه نمیگم)
اینجاست که فشارم میوفته پایین رنگم به سفیدی میره و قلبم وایمیسته
اینقدی من از میس کالای عارفه و پیامک بعدش میترسم از ارتفاع و دریا و سرعت و سوسک نمیترسم
عارفه بیشتر از اینکه به دیدن انیمیشن علاقه مند باشه به بردن من به خونشون علاقه نشون میده
:|
بردن من به خونشون ،دادن یه چایی لیوانی به دستم و نشوندنم روی صندلی
کار منم اونجا اینه که گوش بدمو گوش بدمو گوش...
یکی از علاقه مندی های مشترکمون اینه که شب موقع خواب دوتا تشت بندازیم کف اتاقش و باهم روی زمین میخوابیم
(این درصورتیه که در هیچ شرایطی نمیتونم کنار یکی بخوابم،حتی تو یه اتاق که یکی دیگه خوابیده باشه ،چه برسه به اینکه بخوام کنار یکی بخوابم)
و تو تاریکی شب چرت و پرت بگیمو بخندیم
یکی از حرکات سادیسمیشم اینه که موقع حرف زدن هی دستشو میزنه به کمرو و پا من
بعد از اینکه به تمام مقدسات عالم قسمش میدم راضی میشه دستشو غلاف کنه
اما خب بعد چند دقیقه میبینیم که مثل دوری عمل میکنه
:|
چرت و پرتای ما هیچوقت تموم نمیشه اما اینکه ما تصمیم به خواب میگیریم به دوعلت میتونه باشه یا فکمون درد میگیره یا یکیمون بیهوش میشه
***
اینکه تو از اون دسته ادمایی باشی که همیشه حوصله همه رو نداشته باشی و اکثر مواقع دنبال این هستی که تنها باشی و تنها بمونی کارو برات سخت میکنه با وجود دخترخاله که دوست داره درمورد کوچک ترین اتفاقات روزمره زندگیش باتو حرف بزنه
به قول خودش حرف زدن روشنش میداره...
یکی از خاصترین و عجیب ترین ادم های زندگی من که همیشه از در کنار بودش لذت بردم
همیشه همیشه