بندر عباس یا المان مسئله این است!
خواب دیدم رفتم المان با مامانم
تو یه مهد کودک بودیم
مامانم رفت کفش بخره
یه پنجره داشت رو به دریا بود
بازش کردم
پریدم بیرون
یه عده زیاد موج سواری میکردن
همشونم افریقایی بودن
ولی فارسی رو با لهجه کرمونی حرف میزدن
یکیشون به من گفت خونه دخترعموی بابام ایرانه
منم گفتم really??
بعد مث بلبل باهاشون انگلیسی صحبت میکردم
اونام فارسی جواب منو میدادن
یکیشونم که پیرتر بود غلطای انگلیسیمو تصیح میکرد
همونجور که حرف میزدم نون خونگی هم بهم تعارف کردن
:|
یه پسره ای هم که قیافش برام اشنا بود
با خر داشت تو ساحل سلانه سلانه میرفت
برای همکارم تعریف میکنم میگه :اینجوری تو تعریف میکنی قطعا رفته بودی بندر عباس
:|
ولی خداییش ساحلش خیلی خارجکی میزد