بچه ها برای رسیدن به ارزوهاتون تلاش کنین.افرین

خانومه 4شنبه شب تو اتوبوس کنارم نشست
بهم گفت این چه کتابیه که حتمنُ اینجوری نوشته

گفتم امروز صبح خودم متوجه اصلن شده بودم ولی حتمن ندیده بودم

گفت شاید تایپش بد بوده

گفتم شایدم چون به زبون عامیانه نوشته شده اینجوریه

گفت شاید

گفتم شایدم تو فرهنگ لغت جدید املاشون عوض شده

گفت بعید نیست

دوباره سرمو کردم تو لذتی که حرفش بود

ما با خیال زنده ایم .به همین دل خوش کُنک های ساده،به همین گریزهای کوچک خوشبختی،واقعیت همان خط صاف تکراری همیشگیست که فقط راه برگشت ندارد و با همین برگ برنده یک عمر مشغولمان میکند.اما خیال، پرواز است .مابا خیال جهان را وسیع میکنیم.جهان را قابل تحمل میکنیم...


گفت:منم جوونیام مث تو بودم،عاشق کتاب خوندن(دیگه نپرسیدم چرا فکر میکنه من عاشق کتاب خوندنم)

گفتم الان چی؟

گفت هفته پیش 6صد جلد کتاب هدیه دادم کتابخونه مرکزی

خونمون قبلا ویلایی بود ،الان که اپارتمانی کوچیکه.مجبور شدم نصف کتابامو اهدا کنم

گفتم چه بد ینی چه خوب ،چه خوبو بد

گفت عاشق سفرم با ماشین و قطار،طوری که جاده رو ببینم.شوهرم همش میناله میگه زن چرا نگات همش اون بیرونه چرا حرف نمیزنی؟منو شوهرم از 2دنیای متفاوتیم.هیچوقت هدفای مشترکی نداشتیم برای همین به هیچ کدوم از ارزوهام نرسیدم

تا اومدم بپرسم ارزوهات چی بودن؟گفت 

دوس داشتم برم روسیه و سوئد

برم ایرانو بگردم 

شوهرم اهل رفت امده.خونه خواهراش خونه خواهرام.اما من از 4دیواری متنفرم.دوس دارم برم کوهنوردی برم جنگل

گفتم خب عضو گروه های کوهنوردی اینا شین .خودتون برین

گفت الان دیگه هزارتا دردو مرض دارم

قدیمام گرفتار روتین زندگی شدم.گرفتار روزای تکراری.تکرار مکررات

همینجور که ارزوهای دست نیافتشو یکی یکی ردیف میکرد به النگوهای تو دستش خیره شده بودم

ادما به ارزوهاشون میرسن 

نه فقط با خواستن

با تلاش کردن

با انتخاب همراه درست

با فروختن النگوهای طلای تو دست 

با عضو شدن ساده تو یه کلوپ

اگه روزی به 60سالگیم رسیدمو هنوز مصر و برزیل و ایتالیا و ... ندیده باشم قطعا قبل مردنم النگوهامو میفروشمو میرم

خب البته اگه النگویی داشته باشم،و اگه پول النگوهام اونقدا باشه تا بتونم عوارض خروج از کشورو بدم

:|

دوس دارم اگه تو شصت سالگیم تو اتوبوس کنار یه دختر جوون 22 ساله نسشتم از ارزوهایی براش بگم که تجربه شده باشن

اما یاد گرفتم فقط دوس نداشته باشم،تلاشم چیز بدی نیست

ار کیده:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۰:۳۵

پاراگراف آخر کلی حس خوب داشت.
منم همین طور، منم میخوام کلیییی تلاش کنم :)


:))
این خوبه
محبوبه شب:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۰:۴۹

من از طلا متنفرم :|
ولی تمام تلاشمو می کنم که به اهدافم برسم چرا که خودمو باور دارم و فهمیدم با کمی تلاش و صبر به راحتی می تونم فعل خواستنو صرف کنم.


من از النگو
:|
تلاش کنی میرسی.یه قانونه
مهسا سادات:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۰:۵۶

به واقع من دارم خودکشی میکنم در راستای آرزوم
تازه
این خانمه چقد مشخصتاش به آدم ایده آل من میخوره!
اگه پسر بودم
موقع جوونی هاش باهاش آشنا میشدم
حتمن(منم همین الان از پستت فهمیدم حتمن باید اینجوری نوشته بشه) بهش میگفتم عروس ننه ام میشی؟ :دی


حیف پسر نداشت
2تا دختر داش مث باباشون بی ذوق والا خودم همونجا عروسش میشدم
:)
شایدم اینجوری درستشه:حتما
:|
Neo Ted:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۰:۵۷

پند و اندرز های عارفانه ت رِ یادداشت کردم :| هیچ وقت برای رسیدن به آرزوها دیر نیست! البته اگه از الآن شروع کنی! دخترم :| :)))


یادداشت کافی نیست.حلقه ی گوشت کن
:|
باشه بابابزرگ گستاخ
:/
Neo Ted:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۱:۰۸

چی بی ادب :| چی زیاده گوی :| نوه ی اینجوری نمیخوام :| در اسرع وقت خودت ر ویرایش کن :|


دیگه وقتی الگوی ادم بابابزرگش باشه توقعی ازش نیست
:/
فرشته ...:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۱:۱۸

من شکل این خانمه‌ام تقریبا، از رفت و آمد و مهمونی و عروسی و ... اصلا خوشم نمیاد، وقتی دوستام میگن قرار بذاریم بریم خونه‌ی یکی همیشه میگم اگه قرار به توی خونه است که خونه‌ی خودمون میشینم، واسه همین همیشه بیرون قرار میذاریم:)
منم عاشق سفرم، دوست دارم تو آلمان و روسیه و قطب شمال یه مدت زندگی کنم:)
خصوصا خیلی دوست دارم یه کلبه‌ داشته باشم تو قطب شمال و یه مدت تو دل برفها زندگی کنم:)
انشالا همه به ارزوهاشون برسن:)


امیدوارم شکل این خانومه نمونی

:|
از این کلبه یخیا؟؟
خیلی باحالن
منم میام 6ماه روز پیشت پنگوئن شکار کنیم
:)
برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۱۲

آرزو
:|


مریمم مریم
:))
برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۱۴

چه ربطی به اسمت داشت :/
داشتم فکر می کردم چه آرزوی غیر داشتن یه خونواده ی خوب _ که! متعلق به خودم باشه _ دارم؟ :'(


چرا میزنی؟
گفتم شام که نخوردی لااقل بخندونمت
:|
بخند خو

برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۱۸

یعنی پستم را خوندی؟
آخه پستت خنده نداشت به چیش بخندم :)
منم دوست دارم برم اینور و اونور
ولی نه تنهایی هعی
هعععععی


اره بابا
:)
پستم نه جواب کامنتت
منم تنهایی دوس ندارم.یه ادم پایه با ادم باید باشه
برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۲۳

آدم پایه نه
اونی که باهاش یه عُلقه ای داری داری باید باشه
یه محبت
آااااای که من گشنه ی محبتم
واقعا ولع دارم :/ امان از تنهایی
امان


:|
پایه مهم تره هااااا
خود دانی
ادم تنها باشه اما با نااهل نباشه
جمله ی قصاری بود از خودم و برگرفته از حرفای مامانم
:)
بهارنارنج :):
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۲۶

قشنگ بود:)


تلاش کن هم شهری
:))
برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۳۳

الهی هیچکس دردی که من‌دارم را نگیره
که مشاور بگه وااای تو برای این امشب اومدی؟ (چون یک جلسه کم هست)
آمین


غصه نخور 
همه دردا یه روز تموم میشن
برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۳۴

کرمانی ای مگه؟


خداقبول کنه
بهارنارنج :):
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۳۵

امان از تنبلی:|
کی ببینمت؟:|


:|
جدی؟؟
:)))
ینی قرار وبلاگی و اینا؟
بهارنارنج :):
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۴۶

هوم:)


:))
من امادم
برگ سبز:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۲:۵۳

مثلا روز مرگ
نه؟


نه
:|
دیگه حالا یه شام نخوردی
:))
Aramam .F:
۱۸ اسفند ۹۶، ۲۳:۴۴

الهیییییی به همه ی آرزوهات برسی مریمی:)))


ممنونم عزیزم
:)
my life:
۱۹ اسفند ۹۶، ۰۰:۵۵

هعییی روزگار ...
منم جهانگردی دوست:/


همه دوس
:|
فرشته ...:
۱۹ اسفند ۹۶، ۰۱:۱۳

ان‌شاا...:)
نه بابا کلبه‌ی یخی چیه، کلبه‌ی چوبی که توش هم شومینه باشه و یه غذای گرم، از داخل بشینی بیرون و برفها رو نگاه کنی، بری برف بازی کنی و کلی کیف کنی باز بیای تو خونه:) چه زندگی قشنگی میشه ها:)
بیا بیا قدمت روی چشم:))


عزیزم کلبه چوبی تو قطب شمال دیدی سلام منم برسون بهش
یخ میزنی بنده ی خدا
:|

فرشته ...:
۱۹ اسفند ۹۶، ۰۸:۴۶

اتفاقا چند وقت پیش تو یه مستند دیدم که هوس کردم:))


برو 
:|
چقد یخ
🍁 غزاله زند:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۱:۳۵

دقیقا! پاراگراف آخر نشست به توی فکرام! 😍 بیاییم براشون بجنگیم 😎


نذار پاشه
:)
جولی ــک:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۱:۳۶

عارفه کجاست؟


خارج از کشور
:)
هویجوری:):
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۲:۰۰

واقعا چرا آرزو های خانما باید به آون طرف بستگی داشته باشه؟؟؟
همین کارارو میکنن،آدم دلش سینگل لایف میخواد دیگه:|


تو اروم باش
من دعواشون میکنم
:))
جناب دچار:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۲:۰۳

رفتی خارج این آهنگم بذار
توی اون ماشین بزرگا

http://bayanbox.ir/view/mp3/3097590371557123853/Groovy-Kind-Of-Love.mp3


چقد خارجی بود
:))
اصل جنس بود ها
محمد بحری:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۲:۳۳

در همین لحظه عارفه تو ارزوی منه


البته الان خونشونه
ینی ارزوی تو خونه اوناست؟؟؟
:))))
محمد بحری:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۲:۳۶

:/


:))
جناب دچار:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۲:۴۷

از یکی وبا کش رفته بودم


کش رفتنم که بلدی
:|
حامد سپهر:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۲:۵۲

شوخی شوخی با النگو های خانومها هم شوخی نداشتیما:)))
حتما تلاش میکنیم


رو سفیدم کنین
:))
جـــــــــــواد عــــــــــــلوی:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۴:۰۸

چند وقته دنبال این آرزوهای دراز توی کلام امیر المومنین میگردم
فکر کنم پیداش کردم ممنون


میدونی بحث من سر امیده
سر تلاشه
سر مهربون دونستن خداست
وگرنه دنیا کارخونه براورده کردن ارزوهای ما که نیست
آلاء ...:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۴:۲۸

بهش میگفتی سخنرانی ازدواج های خیالی پناهیان و گوش کن حتما
منم دوست داشتم برم ونیز
دور ایران با دوچرخه
کسی اینکارومیتونه انجام بده که ارث پدری داشته باشه و پول مفت
تو این زمونه کلی باید کار کنی و دوندگی کنی یه سقف کوچیک بالاسرت داشته باشی....
مرخصی هام نهایت سالی یک هفتست
وقت نمیکنی بری دور دنیا....
بعضی ها تو رویا زندگی میکنن!


پدر پولدار دوای هر دردی
:|

هلما ...:
۱۹ اسفند ۹۶، ۱۷:۳۰

آفرین فرزندم تلاش کنم. :)
منم باید به آرزوها برسم.. اصلا بیا جفتمون به آرزوهامون برسیم :)


فقط حواسون باشه یهو من به ارزوهای تو 
تو به ارزوهای من نرسی
:))
سیّد محمّد جعاوله:
۱۹ اسفند ۹۶، ۲۱:۱۲

طلا تو وجود آدمه
درون باید پاک باشه تا حس خوب داشته باشیم
ممنونم.


حالا برون هم پاک باشه بد نیست
:|
جـــــــــــواد عــــــــــــلوی:
۲۰ اسفند ۹۶، ۱۴:۰۰

اگر در مورد تلاشه که هم نظریم
من حتی هم نظر تر ام :D


تیترمم میخوندی کافی بود
:دی
serek Khatoon:
۲۰ اسفند ۹۶، ۲۳:۱۶

زندگی بدون رویا و آرزو مساوی با مرگه
اما از مرگ دردناکتر تحقق پیدا نکردن اون آرزوهاست
گاهی تو می خوای...تمام تلاشتم می کنی
اما زندگی...یا بهتر بگم خدا دوپایی می پره وسط همه ی تلاشهات و یقه تو می‌گیره و می گه هی بیا از این طرف که من می‌گم برو حرفم نباشه...بعد تو می‌مونی و یه جاده ی بی سروته که هیچ وقت نفهمیدی چی شد و چرا افتادی وسطش با یه دنیا جسد آرزو که توی کوله بار همراهت دفن کردی و سنگینیش شونه‌هاتو شکسته...
:(


عجب متن خفنی شد
:))
serek Khatoon:
۲۱ اسفند ۹۶، ۰۹:۰۳

:))))


:))
هاتف ..:
۲۳ اسفند ۹۶، ۰۲:۱۰

می دونی گاهی وقت ها شرایط پیش نمی آد که بشه . نمیشه قضاوت کرد و گفت چرا امتحان نکرده.
گاهی وقت ها شرایط ما طوری میشن که هر چه قدر هم آرزو داشته باشیم باز ز سر بدبختی نمی تونیم بریم . نمی تونیم اون کار رو انجام بدیم . من هم دوست داشتم جلسات حافظ شناسی و ستاره شناسی و کوه نوردی و.. برم ولی زمانی پدر و مادرم اجازه نمی دادند و زمانی حس و حالش نبود و سربازی بود و حالا ایران نیستم و جلسات حافظ شناسی و جمع های دوستانه رو از دست دادم .
ولی خوبه که آدم از جوانی به آرزوهاش فکر کنه و برسه
من اینجا با خانمی صحبت می کردم که آرزو داشت سن من باشه . هیکل خیلی زیبایی داشت و به غذاش هم می رسید و با هم پیاده روی می کردیم .
سنش ۵۰ بود ولی با حسرت می گفت کاش ۱۸ سالم بود . یا نه اصلا کاش هم سن تو بودم . یا نه حداقل ۳۰ سالم بود.
این خانم دنیا رو گشته بود و به هیچ تجربه ای نه نگفته بود . از سر کار می اومد با هم قرار پیاده روی داشتیم و توی پیاده روی هم با هم آشنا شده بودیم و بعد از پیاده روی می رفت تنیس و بعدش می رفت خانه شون مطالعه می کرد . با اینکه خیلی سرزنده بود ولی باز آرزو داشت هم سن من باشه تا باز هم بیشتر تجربه کنه
البته باید شرایط خانم ها رو در ایران و خارج از کشور هم در نظر بگیریم . این همون مشکلاته . مشکلات مالی مشکلات زندگی گاهی کارهایی می کنند که نمیشه . یک خانمی که توی اروپا متولد میشه قطعا خیلی راحت تر میتونه یک روز بره روسیه رو ببینه . ولی برای خانمی که در ایران به دنیا میاد قضیه یه کم فرق می کنه . جدای از اجازه همسر و بدبختی های خودش بدبختی های ویزا و دلار ۵ هزار تومانی و.. هم یه طرف و سیستم فشل آموزش پرورش که ۱۲ سال هممون زبان انگلیسی می خونیم و پاس می کنیم ولی نمی تونیم یه جمله رو جمع کنیم کنار هم بگیم و همه مون در کلاس های بیرون یاد می گیریم نهایت.
شصت ساله بشی و بری خیلی سخت تره . کاش حالا که سنش جوونه به فکر رسیدن آرزوهاش باشه!


چقد با حرفت موافق بودم
هر چی میکشیم از نظام اموزشیمونه
تمام اعتماد بنفس و خود باوری از ماها میگیره و بعد روونه ی یه جامعه درندشت میکنه
بدبختی اونجاست خیلی ها هنوز ارزویی ندارن هنوز هدفی ندارن چه برسه به تلاش کردن
هاتف ..:
۲۳ اسفند ۹۶، ۱۴:۰۶

یه متر نوشتم خب دو خط جواب میدادی تنبل :|


:))))))))
تنبل خوب اومدی
هاتف ..:
۲۳ اسفند ۹۶، ۱۴:۱۹

والا
خب انتظار داشتم من


الان نوشتم
:)
هاتف ..:
۲۴ اسفند ۹۶، ۱۲:۱۵

مخسی مادام


:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">