مامانِ معین

روی دُشک رنگ رو رفته ام دراز کشیدم
وقتی ۱۲ سالم بود مامانم دشک بچگی هام عوض کرد و مثل آدم بزرگا صاحب یه دشک بزرگ شدم
روسری بزرگ سبز رنگی که از انار‌گل خریدم افتاده روی زمین
عروسکی که قرار نبود اینجا باشه درست پایین پام افتاده
۱۰ها کیلومتر دورتر از خونوادم
مادرم ...پدرم...برادرانم....تو یه خونه با ۲تا اتاق، یه حال بزرگ وآشپزخونه ای با یخچالی که صدا میده
خیلی وقته صدا میده
مریم میگه انگار یکی توش نشسته و جوشکاری میکنه
عارفه میگه چه جوری با این صدا میخوابی؟
خودمم نمیدونم چه جوریه که خوابم میبره!
مامان معین بخاطر من برامون روزای زوج نهار میفرسته !و عجیبه که دستپختشو بعد مامان و خاله هام و عارفه به شدت قبول دارم!
دستور غذاهای سبک و آسون میده به معین که برام بیاره،
ترشی برام میفرسته
 زمان دانشجوییمون از معین میخواست وقتی میاد خونمون با خودش نهار بیاره!
دانشجو که بودم خونم پر بود از نشونه های مامانا
ترشی های آلبالوی مامان معین
پیراشکی و سمبوسه های مامان مهلا
دلمه های مامان فائزه
حلواهای مامان حدیث
آشِ جوی مامان عارفه
قطعا زندگی بدون مامانا به آدم خوش نمیگذره!
مامانش منو هیچوقت از نزدیک ندیده اما میدونه عاشق فسنجونمو برام میفرسته،
میدونه نه اهل صبحانم و نه نهار!
میدونه تنهایی غذا نمیخورم!
میدونه که هی از معین آمار غذا خوردن و نخوردن من رو میگیره
معین تعریف میکنه مامانش عصرا میگه فردا مریم میبینی؟!میگم اره!پا میشه و میره سر گاز و شروع میکنه به غذا پختن و فحش دادن!
فحش دادن به منو معین
چرا؟چون فکرمیکنه من زیر پای دخترش نشستمو میخوام دستشو بگیرم و ببرم اون ور دنیا
چرا؟چون فکرمیکنه من تو گوشش میخونم ازدواج نکن
چرا؟چون فکرمیکنه تمام اخلاقای بدشو از من به ارث برده!
چرا؟چون فکرمیکنه شکستن آینه بغل ماشین معین تقصیر منه
چرا؟چون فکرمیکنه من ترغیبش میکنم هرماه مانتو گرون بخره
خلاصه من یک روز در میون نهار میخورم ،
غذایی با طعم فحش!
فقط نمیدونم چرا اینقد میچسبه


مرتضا دِ:
۲۰ تیر ۹۷، ۰۹:۵۶

میخام اولین نظردهنده نباشم


متاسفانه باید بگم هستی
:|
بهارنارنج :):
۲۰ تیر ۹۷، ۱۰:۵۵

اخی چه مادر مهربونی
این مانانا بدو بیران نگن که شبشون صبح نمیشه:)))


:))
آقای مُرَّدَد:
۲۰ تیر ۹۷، ۱۱:۵۱

مریم جان کلا هرچیزی از این دست خوب میچسبه. نوش جونت.


بله بله
چه نهار با فحش
چه پولِ با پس گردنی
آقای سر به هوا :):
۲۰ تیر ۹۷، ۱۶:۲۰

این دوران دانشجویی را ضرر کردی که تمام شد!باید ادامه میدادی!


اخ 
گفتی و شعله به قلبم انداختی
ح. شریفی:
۲۰ تیر ۹۷، ۱۷:۱۸

نوش جان :)


ممنان
نیلی ‌:
۲۰ تیر ۹۷، ۱۸:۵۷

نمی‌دونم به خاطر سردردمه که سر و تهِ پست رو نفهمیدم یا چی؟ :)


نه عزیزم
من خودمم نفهمیدم چی نوشتم
هلما ...:
۲۱ تیر ۹۷، ۰۱:۴۵

مامان من هنوز نمیشناستت :))


باز جای شکرش باقی
یکی کمتر فحش میخورم
:)
نیــ روانا:
۲۱ تیر ۹۷، ۰۷:۴۹

۱- اصلا از قدیم گفتن مفت باشه کوفت باشه یا حتی دیدی کفن مفته بمیر :)))
حالا پشتش می‌خواد فحش باشه غرغر باشه
والللا :دی

۲- معین مگه پسر نبود؟؟
من همیشه تصورم ازش پسرخاله ای چیزی بود که دو سه سال ازت کوچیکتره
با خاک یکسانم کردی :))


1_کاملا و جامعا موافقم
2_من معذرت میخوام 
:)
آلاء .:
۲۱ تیر ۹۷، ۰۸:۲۰

انصافا معین اسم دخترِ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا شما بهش میگید معین؟؟؟؟
خوابگاهی شدی؟


فامیلشه
اره 2ترم
حامد سپهر:
۲۱ تیر ۹۷، ۱۲:۴۰

اینجور دوست داشتن هر یه جوریه ها

فضولی: معین کی بود؟؟:)


معین فرزند ننه باباش
:))
دیوانه ...:
۲۱ تیر ۹۷، ۱۴:۲۲

اولش فک کردم معین سه چار سالشه
بعد دیدم قضیه بو داره عاقا :|


عقلش در همون اندازه هم نیست
:))))))
بانوی شرقی:
۲۱ تیر ۹۷، ۲۳:۱۶

😂😂😂به جای غذای با عشق
غذای با فحش
عب نداره به دل نگیر


خیلی هم چسبید
:))
هاتف ..:
۲۲ تیر ۹۷، ۱۵:۰۶

و مامان های خوش دست پخت
چون عاشق غذام این رو فقط متوجه شدم :)))


آدم که مامان میشه دستپختش هم خوب میشه
البته بعضی غذاهای بابام‌ خیلی خوشمزه تر از مامانم میشن
سیّد محمّد جعاوله:
۲۳ تیر ۹۷، ۲۲:۱۱

سلام
روزتون خوش
خواندنی بود
ممنونم.

واران :):
۲۴ تیر ۹۷، ۰۶:۵۲

سلام
روزت مبارک دختر پر تلاش و ورزشکار و ایتالیا برویِ من 🌼🤗🌹🌸


سلام واران
مرسی مرسی
روز توهم مبارک دختر باب
ببخشید دیر جواب دادم
تو عشق منی 
:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">