بوی بهبود ز اوضاع جهان اومد و رفت بچه‌ها

مهندس رو یادتونه؟
همونی که‌ تف کردم روی سرش؟
همونی که‌ ۶ ماه پیش ازش خیلی‌ ناراحت بودم؟
همون که چندتا شکلات که از لندن اومده بودن رو دادم بهش و گفتم اینا شکلات آرزو هستن و از کربلا اومدن؟ و بعد‌ همه بهم گفتن خیلی بی شخصیتم که این چنین دروغ می‌گم؟
همونی که فاطمه بهم گفت‌ براش‌ کلاس نذارم چون یه‌ دختر عنی‌ مثل من منت کشیدن نداره و من خیلی سعی کردم بهم بربخوره ولی بی فایده بود؟(خدا به منم دوست داده مثلا)
همونی که اولین بار همدیگرو تو آسانسور دیدیم؟
همونی که هی تو آسانسور به هم بر می‌خوردیم؟
همونی که اولین بار جلوی آسانسور گفت حس‌ خوبی بهم‌ داره؟
همونی که اولین بار جلوی آسانسور گفت از من خوشش میاد؟
همونی که جلوی همون آسانسور بهم گفت زنش شم!
یادتونه؟
زنش نشدم.

واران ..:
۳ شهریور ۹۹، ۰۸:۴۱

سلام
اول بگم
اول :دی


سلام
بگو
بگو
چی 
چی
واران ..:
۳ شهریور ۹۹، ۰۸:۴۵

خیش برای خودت و پستت :دی
خیلی هم خوب :)
بهتر که زنش نشدی :دی




ولی جالب بود تو ثانیه های اول پستت اومدم :))


مرسی بابت پست خنده دارت :))



چرا؟
چرا بهتر؟
ای بابا. :)))
می‌خواستم زنش شم.
نیــ روانا:
۳ شهریور ۹۹، ۱۰:۱۰

کوفت
فکر کردم کرونا گرفته مرده


ناراحت می‌شم در موردش اینجوری حرف می‌زنید.
بابا دوسش دارم.
:)))
Alireza z.i:
۳ شهریور ۹۹، ۱۱:۳۶

فقط عنوان مطلب که بسی غیرعلمی-تخیلیه. :/
منظورم بخش اول عنوانه.


تو یک درصد فکر کن سمت ما هم بیاد
هرگز!
کاکتوسِ خسته:
۳ شهریور ۹۹، ۱۴:۰۶

فکر کردم خبر مرگه!


باباجان
چرا؟
چرا اول راهی بیوه ام می‌کنید؟
تسنیم ‌‌:
۳ شهریور ۹۹، ۱۴:۴۸

چه عجب اومدی!
اتفاقا بوشو منم شنفتم، یعنی حدس زدم تو همچین فرآیندی باشی و با خبر ازدواج برگردی :)
حالا زنش نشدی، احتمال هم نداره زنش بشی؟


به خدا گفته بودم عروسم کن بعد برم گردون :))))))
چرا بابا. الکی گفتم. فعلا که می‌خوام زنش شم. دیگه بستگی داره اون پشیمون بشه یا نه. من که تصمیم رو گرفتم. :دی
تسنیم ‌‌:
۳ شهریور ۹۹، ۱۵:۲۶

به‌به! پس چه آسانسور بابرکتی بوده :))
ان‌شاءالله خوشبخت بشین :)


دفعه قبل که نبودم فکر کرده بودین مُردم. باز خوبه این دفعه یه لول بهتر فکر کردید. :))
ولی از اونجایی که می‌ترسم بچه ام رو هم تو آسانسور بده دستم یه کم دو دل هستم. :دی
پا ییز:
۳ شهریور ۹۹، ۱۵:۵۵

مطمئن بودم که میگی زنش شدم
ولی خیلی تو ذوقم خورد که نوشتی نشدم
من چرا پستهای تو رو نصفه و نیمه می بینم؟ چون یادم نمیاد خونده باشم که بهت ابراز علاقه کرده باشه
هر چی خیر و صلاحته ان شاءاللَّه اتفاق بیفته


شدم؟
مامانم هنوز ندیدتش :)))
من بچه ی خونوادم.
اونو که به شما نگفتم. خیلی چیزا رو نگفتم. برای خودم نگهشون داشتم. فقط یه کمی گفتم در جریان باشید. :))
پا ییز:
۳ شهریور ۹۹، ۱۶:۱۹

والا انگار همه ی مخاطبان می دونن


اره
یکی‌تون می‌دونه :))))
بهارنارنج :):
۳ شهریور ۹۹، ۱۷:۰۶

دیگه صاعقه کم بود فقط:|
خبری ازت نبود چند.قتا کجا بودی
پروژه جدید نداری؟


داشتم فک می‌کردم زنش بشم یا نشم!
پروژه عوض کردن خانه؟
..Deniz ..:
۳ شهریور ۹۹، ۲۰:۳۶

چقدر قالب قشنگه♡
حالا کاره خوبی کردی زنش نشدی یا نه؟!🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️


اره. قشنگه. خیلی قشنگه.
نمی‌دونم. زمان ثابت می‌کنه. :))
مسافر:
۵ شهریور ۹۹، ۰۴:۵۳

بلاخره حلال مریم رویت شد خورشید وبلاگ طلوع کرد . از زمان مرکب سواری محو شدی چند احتمال وجود داشت
اول با بهترین ماشین دنیا رفتی ایران گردی که با وجود کرو نا نا نا. بعید بود
دوم کرونا گرفتی یا اون شکستت داده که رفتی بهشت حوری شدی ( سالمی خوشحالم همیشه سلامت باشی ) یا شکست دادی با مدال افتخار امدی
سوم دم به تله دادی عروس شدی
چهارم هچی حرفی برای گفتن نداشتی( مثل این پستت خخ از سر بیکاری و پر کردن صفحه نوشتی )
پنجم سرت شلوغ بود کار زندگی بچه اونم شش تا

حالا بچه مهندس اینقدر مهم دلت برده باز پست براش نوشتی خبریه بگو برای عروسیت تمرین رقص کنیم مدل تانگو کرونایی خخ
پیشنهاد دارم هر دو ماه از سر بیکاری بیا متنهای بچه مهندس سلسله وار بنویس مثل سریالش که قرار چهار درست بشه شاید ازش فیلمی کتابی در امد
پر فروش ترین کتاب سال.( مریم و بچه مهندس )
( یا عاشقانه ای برای مهندس تفی )
یا ( تفهای سرگردان مریم برای مهندس )
( تفها برای کی پرواز میکنن )
. . اسمش مسابقه بزار خخ
میگن عشق اول تا اخر با ادم میمونه اگه بهش نرسی ( بیا با تف درخواست بده بهش خخ )
کامنپ طولانی و چرت و پرت نوشت تا دو ماه دیگه بخونی حوصلت سر نره ( البته تا دو ماه قاطی مرغ نشی که کلا اینجا پر فقط اون )


:)))))))
اگه‌ اجازه بدی چهارم رو بردارم!
خدای من! تو همیشه منو می‌خندونی. خیلی خوب بود قسمت تف. 
تا تف بعدی بدرود :دی
هلما ...:
۶ شهریور ۹۹، ۱۷:۱۶

مهندس برای زندگی باهات خیلی خوب بود و هست، بنظر من این تویی که درحال حاضر نه این مهندس و نه هیچ کس دیگه رو نمیتونی بعنوان همسر انتخاب کنی چون هنوز تکلیفت با خودت مشخص نیست. (این همه حرفیه که مدتهاست میخواستم بگم ولی تا میومدم پی وی منصرف میشدم.)


اوف
هلما
چقدر خوب می‌شناسی منو
همینه. خدا شفام بده. واقعا روزای سختیه.
Dark. MH:
۸ شهریور ۹۹، ۱۹:۲۹

آدرس اون آسانسور رو خصوصی بفرست لطفا :)


فقط مال خودمه 
اصرار نکن :دی
حیات ..:
۱۲ شهریور ۹۹، ۰۲:۱۵

بهش گفتی چرا زنت نمیشم؟


:))))))
 آخه هنوز نگفتم. اگه بگم براش توضیح می‌دم.
گلاویژ ... :
۲۰ شهریور ۹۹، ۰۲:۴۳

اون آسانسور هنوزم برقراره؟:))


ایشاالله خراب شه :)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">